دو سال پس از ورود عسکرخان به تشکیلات ماسونی فرانسه، میرزا ابوالحسنخان ایلچی (خواهرزاده و شوهر خواهر میرزا ابراهیم خان کلانتر، ملقب به اعتمادالدوله که یهودیالاصل و جدیدالاسلام نیز بود)، هفت ماه پس از ورود به انگلیس در ۱۴ یا ۱۵ ژوئن ۱۸۱۰، با تشریفات با شکوهی، به جرگه فراماسونری پیوست و به او مقام شامخ «استاد اعظم پیشینِ» گراندلژ انگلستان و «استاد اعظم منطقهای» ایران اعطا شد.
«فروغی» برای نخستین بار به همراه «وثوقالدوله» (میرزا حسن خان) و «دبیرالملک» (میرزا محمدحسن خان بدر) قانون اساسی و سایر اسناد بنیادی فراماسونری را به فرمان «لژ بیداری ایران» از فرانسه به فارسی ترجمه کرد و واژهی «فراماسونری» و معادلهای فارسی آن، چون «جمعیت رفیقان» و «فتیان» را در واژگان فارسی جا انداخت.
حس کنجکاوی ایرانیان درباره فراماسونری، از اوایل قرن نوزدهم مورد توجه عدهای از جهانگردان قرار گرفت. جیمز فریزر که در سالهای 1821 و 1822 و همچنین در سال 1833، مسافرتهای مکرری به ایران کرده است، مینویسد:«کمتر سازمان یا نهاد اروپایی به اندازة فراماسونری حسّ کنجکاوی شرقیها را برانگیخته است. جنبة سرّی و اسرارآمیز آن، موجب برانگیختن تخیّلات آنها میشود و به ویژه در ایران که صوفیگری یا اندیشة آزاد مذهبی رواج دارد، فراماسونری بیشتر جلب توجه کرده است.
![](http://www.alvadossadegh.com/fa/plugins/content/jlikeit/images/pixel.gif)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/ac/Square_compasses.svg/220px-Square_compasses.svg.png)
فراماسونری با ایجاد شبهه در فیلمهای به ظاهر مذهبی و مقدس،پایههای ابتدایی تهاجم خود را آغاز کرد.در فیلم کتاب آفرینش که مطابق با تورات تحریف شده ساخته شده بود،با احتیاط شروع به تخریب پیامبران و وجهه مقدس آنان کردند.
سازمان جهانی فراماسونری در کنار فعالیتهای سیاسی و اقتصادی، خوشگذرانی های مخصوص به خود نیز دارد. هر ساله در ناحیه جنگلی بوهم ایالت کالیفرنیا برجسته ترین افراد سیاسی و اقتصادی آمریکا طی تفریحات و عیاشی های سه هفته ای در کنار اجرای آیین های شیطان پرستی و قربانی کردن انسان به بحث های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نیز می پردازند.
از این دست آثار می توان به مجموعه مستند "Arrival" اشاره کرد که با نام "ظهور"در ایران تکثیر و توزیع شده است.در این مجموعه ضمن پرداختن افراطی به نمادها و نشانه های مختلف ماسونی ، از تحلیل اندیشه ها و تفکرات مخرب فراماسونری به شدت پرهیز شده و مخاطب را در سطح یک سری ظواهر نگاه داشته و به وی اجازه نمی دهد که پدیده فراماسونری را در عمق اندیشه و فکر ، بررسی و تحلیل نماید. چنین گرایشی متاسفانه در برخی از سخنرانان داخلی که بعضا در دانشگاهها و مراکز علمی و آکادمیک نیز برنامه دارند ، مشهود است که به دلیل عدم حضور فعال محققان و پژوهشگران معتبر این حوزه در محافل و مجامع علمی ، بعضا بازار داغی هم پیدا کرده اند.
يکي دو متر دورتر به سمت غرب "رهنماسنگ"، سنگي گرانيتي قرار دارد که بر روي اين لوح، اطلاعاتي در مورد رهنماسنگ و زبان هاي موجود نوشته شده است. اطلاعاتي در مورد اندازه، وزن و مشخصات نجومي سنگ ها، تاريخ نصب و سرمايه گذاران پروژه. همچنين اطلاعاتي در مورد محفظه محتواي آثار تاريخي زير اين لوح، موجود است اما حوادث موجب شده که اطلاعاتي که در مورد تاريخ قرار دادن محفظه وجود دارد از روي لوح پاک شود.
«... در صحن كلیسا مستر هریس نامی را كه بزرگخانة فراموشان بود و بنده را به دو مرتبه از مراتب مزبور رسانیده بود مرا دیده مذكور ساخت كه یك هفته دیگر عازم ایران هستید و فردا فراموشخانه باز است اگر فردا شب به آنجا خود را رسانیدی مرتبة اوستادی را به تو میدهم و اگرنه ناقص به ایران میروی ـ خواستم زیاده در خصوص رفتن گفتگو كنم فرصت نشد...»
امروز برخی از افراد آگاهانه یا ناآگاهانه ادبیات فراماسونری را باز تولید میکنند و از یک سو از ملیت ایرانی سخن میگویند و از سویی دیگر میخواهند انسان را جای خداوند بنشانند. مبادا روزی از خواب غفلت بیدار شویم که دیگر به خواب ابدی رفته باشیم! سرشت فراماسونری به دلیل مدیریت آن از سوی ابلیس، میل به استکبار و تمامیتخواهی دارد.
یکی از اصول فکری تئوصوفی و جنبش عصر جدید نظریه تکامل است. در حقیقت نخستین کسی که نظری تکامل را مطرح کرد چارلز داروین نبود و طبق انجیل مسیحیان، نخستین نفر شیطان بود که در باغ عدن به آدم و حوا گفت: «اگر از آن سیب بخوری، خدا خواهی شد». ایده تکامل از زمان های باستان جزء تعالیم اصلی نهان پیشگان بوده است. در واقع تئوری داروین تنها تلاشی برای پوشاندن لباس علمی به آن ایده بود و البته موفق شد آن را در دنیا فراگیر کند.
درر سال های اخیر روز به روز شاهد شدت یافتن تولید آثاری با مضمون فراماسونری و جوامع مخفی بوده ایم. و حتی در برخی از این آثار با قرار دادن این جوامع در هسته داستان، بگونه ای به آن پرداخته اند که گویی تولید کنندگان این آثار ضد نظم نوین جهانی و در حال افشا سازی آن ها هستند. دو اثر شاخصی که انگیزه من برای تحقیق در این زمینه شد دو بازی “کیش اساسین” 1 و “معبر”2 بود، اما ...
اسماعيل رائين از اعجوبه هايي است كه در مكتب سياسي و مطبوعاتي سال هاي 1320 پرورش يافت. طبق سند بيوگرافيك ساواك، او در سال 1298 در بوشهر به دنيا آمد و در سال 1314 به عنوان تلگرافچي در وزارت پست و تلگراف استخدام شد.
اسناد ساواك نشان مي دهد كه درسالهاي بعد نيز برخي تك خواني ها در برخي لژهاي ماسوني وجود داشت و بدين جهت شاه از طريق ماسونهاي تابع خود حركت هايي را درجهت «استقلال» تشكيلات فراماسونري ايران آغاز نمود. دراين ماجرا دكتر احمد هومن نقش مهمي ايفا كرد. وي همان كسي است كه درسال 1335 نيز در ماجراي بركناري جواهري نقش اساسي داشت. هومن دراين زمان «فرمانرواي عاليقدر آرئوپاژ ميترا» و عضو شورايعالي درجه سي و سوم ماسوني ايران- تابع شورايعالي فرانسه- بود.
زماني كه جلسات فراماسونري در منزل ملكه توران به وسيله ذبيح الله ملك پور تشكيل مي شد، شرايط ورود بسيار مشكل بود... شبي كه آقاي پهلبد، وزير فرهنگ و هنر، وارد جرگه ماسوني شد، وقتي من او را برهنه كردم و كسوت مخصوص به او پوشاندم، در شگفتي خاص فرو رفت... علي جواهركلام، كه در آن موقع از گردانندگان اصلي تشكيلات ماسوني بود، شخص اول مملكت را تا پشت درب لژ هدايت كرد، ولي به عرض رسانيد كه درباره شخص اعليحضرت استثناثاً تشريفات را انجام نمي دهيم، ولي پيشبند افتخار به شما مي پوشانيم، زيرا ناچاراً لازم است تا حدي قسمتي از اصول رعايت گردد، درغير اين صورت امكان ورود به لژ نيست.
درباره تشكيلات ماسوني درجات عالي در ايران تاكنون سندي منتشر نشده و اصولا بسياري از پژوهشگران تصوري نيز از آن ندارند. لژهايي كه تاكنون در ايران معرفي شده اند، لژهاي پايه بوده اند كه طبق قوانين اساسي ماسوني به سه درجه نخستين (كارآموزي، كارياري، استادي) اختصاص داشته اند. اين ناشناختگي به معناي عدم وجود تشكيلات درجات عالي ماسوني در ايران نيست، بلكه شواهدي در دست است كه احتمال فعاليت آن را از گذشته دور مطرح مي سازد.
تمام بنیانگذاران آمریکا همگی ماسون بوده و بیشتر آنها مقام «استادی» داشتند و به طور هم زمان عضو «سازمان گل- صلیب» هم بودند که خود نسخة دیگری از ماسونی گری بود؛ در میان آنها کسانی هم دیده می شوند که به تشکیلات ماسونی دیگری به نام «ایلومیناتی» (اشراقی گری) وابسته بودند. در نوشته های رابرت هیرونیموس، از قریب به پنجاه نفر مورخ باطن گرایی که با بنیانگذاران آمریکا مرتبط بوده اند، نام برده می شود که همگی ماسون بوده اند.
فراماسون ها معتقدند انسان می تواند به مرتیه خدایی برسد البته این تفکرشان ناشی از ضعف شناخت مقام خداوند است اما بر اساس اعتقادات شرک آمیز فراماسونری که از شبه ادیان غیر توحیدی اخذ شده انسان ها اگر به دانش ها و رازهای باستانی و جادوگری دست یابند می توانند کارهای خارق العاده انجام دهند یعنی کاری که انسان های دیگر نمی تواند انجام دهند پس این افراد که توانایی های فوق بشری پیدا می کنند خدا میشوند!
ناپلئون از قدیم با یهودیان ارتباط گسترده ای داشته است ولی نه هر یهودی هدف او اول جذب سران یهودیان پولدار بوده است. در درجه دوم چون یهودیان در آن زمان با داشتن ثروت و قدرت پنهانی از جامعه مسیحیت ترد شده بودند امپراتور مطمئن بود که با این کار نیروهای بسیار وفاداری را جذب میکند . و شاید مهمترین دلیل او و اهمیت او به یهودیان تعلیمات فرماسونری و ضد مسیحیت وی بوده است .
حضور تعدادي از بابيان در انجمنهاي مخفي در كنار چهرههاي شاخص فراماسونري و عضويت تعدادي از آنها در فراموشخانه ملكم و لژ بيداري در دوره قاجار و در آستانه مشروطه، حكايت از همنوايي اين دو جريان با هم دارد
در ژاپن به علت تعصب زیاد نسبت به فرهنگ خود آنهم در 300 سال پیش یک امپراتور هرگز حاضر نمی شد که با پوشیدن لباس مخصوص غربی ها به میان مردم رود.این خوش خدمتی همانند کشف حجاب در ایران بوده است. و در این راه خشونتهای زیادی نیز انجام میدهد ولی بعدها باز شکست میخورد و این لباس مخصوص سران حکومت میشود
تعداد صفحات : 3