اسامه بن لادن می گوید:«ما برای جهاد در راه خداوند قادر متعال از وطن خود خارج شدهایم و خداوند را به علت منّتی که در راه فراهم شدن امکان جهاد و این هجرت مقدس به ما ارزانی داشته است، سپاسگزاریم. هدف و میل قلبی ما نیز این بوده که در راه برپایی و تحکیم حکومت اسلامی و پیاده کردن احکام اسلامی جهاد کنیم. این هدف ماست و برای همین هدف از کشور خود خارج شدهایم»
نگاهی به تمام گفتارها و نوشتارهای زرقاوی ما را با این واقعیت آشنا میسازد که یکی از بزرگترین دغدغههای زرقاوی، تئوریپردازی برای جنگ با شیعیان است و اینکه چرا مبارزه با شیعیان در اسلام مشروع شده است. وی که پیشاپیش به سختی این کار واقف بود، بیشترین تلاش خود را در سالهای اخیر به همین امر اختصاص داد. او در این راستا شیعیان را مهمترین دشمن معرفی کرد و مقابله با آنان را بر مبارزه با «صلیبیها» ترجیح دارد.
هر کجا شیعه برای دفاع از اسلام و مسلمین قد علم کرده است غربیها پای وهابیت را در آنجا باز و از آنها حمایت کردند. افغانستان، پاکستان، آذربایجان، لبنان، بوسنی، کشورهای آفریقایی و عراق. ضمناً اسناد و دلایل بسیاری وجود دارد که غربیها سعی کردند از ابزار وهابیت استفاده کنند تا علاوه بر اینکه مانع از وحدت جهان اسلام شوند، آنها را در راستای تضعیف شیعه به کار گیرند. جنگ طائفهای در پاکستان، عراق، نهرالبارد لبنان و افغانستان از مصادیق بارز این ادعا میباشد.
اما بهانه آنها حکومت آخرالزماني مسيح(ماشييح) بود. بهانه ثروتمندان مسيحي صليبي، مقدمه سازي براي ظهور مسيح بن مريم(ع) بود. يهوديان سرمايه دار نيز، با ادعاي مقدمه سازي براي ظهور مسيح بن داوود، پادشاه آخرين دورانِ يهود، براي حکومت جهاني داوودي بودند. آنها، از مذهب سوء استفاده مي کردند.
اشراف مكه در مقابله تبليغاتى و به زعم خود، ابطال رسالت رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، از علما و دانشمندان يهود ساكن در يثرب استعانت و يارى طلبيدند. نضربن حارث، به عنوان شخصى پيشگام و فعال در امر تبليغات تخديرى مكيان به همراهى مشركى ديگر به نام، عقبة بن ابى معيط رهسپار يثرب شدند.
یکی دیگر از مهمترین نکات صهیونیستی این بازی، جریان نقشه بازی است که اولین هدف بازی "Memphis" واقع در کشور مصر می باشد و در پی آن تسلط بر مرکز "Tyre" که واقع در فلسطین و لبنان فعلی است که اگر بخواهیم هدف بازی یعنی جریان یهودی سازی بازی را در نظر داشته باشیم، می بینیم دقیقا ...
این روزها، یک خبر مهم ذهن قشر جوان، تحصیلکرده و مومن کشور ما و سایر بلاد مسلمان را به خود مشغول کرده است. به نحوی که نگرانی ها و تشویش ناشی از آن، در سراسر مقالات و اخبار وبلاگ ها و وبسایت های مذهبی به چشم می خورد. این خبر، خبر تحرکات جدید رژیم صهیونیستی برای تخریب مسجد الاقصی و تأسیس معبد سلیمان است.
اسلام همیشه متعلّق به مشرق زمین در نظر گرفته شده است و نگاه به آن با دشمنی و ترس. برای وضعیت (دشمنی) دلایل سیاسی و روانشناختی و مذهبی میتوان برشمرد، ولی همة این دلایل از برداشتی نتیجه میشود که اسلام را رقیبی وحشتناک و چالشی آخرالزّمانی در برابر مسیحیّت میداند.
قومزدایی و ذاتناانگاری هویت اروپاییان به تازهواردان اجازه میدهد اروپایی شوند. از سوی دیگر مسلمانان مهاجر هم نیاز به بازتعریف هویت خود دارند و باید خود را با تمدنی که به آنها مأوا داده هماهنگ کنند. پیش فرض یورو-اسلام این است که مسلمانان، بدون رها کردن هویت اسلامی یا طرد هویت اروپایی، میتوانند به اعضای پیکره اروپایی که در آن زندگی میکنند، تبدیل شوند.
اين واقعه، تقليد كوركورانه از غرب و غفلت از نسبت ميان عناصر فرهنگي و تمدّني غربي و بنيادهاي فكري الحادي دين ستيز را سبب شد. مسلمانان از تشخيص رابطة معماري، شهرسازي، پوشش، بهداشت و درمان، تغذيه و... جهان مدرن با بنيادهاي اعتقادي درماندند. معروف و منكر را محدود به امور فردي و اخلاقي شخصي فرض كردند و حتّي فراموش كردند كه اسلام، به عنوان آخرين و كاملترين دين تا ابدالاباد، امكان كشف حكم دربارة امور جزيي و كلّي حيات مسلمانان را در حوزههاي مختلف فرهنگي و تمدّني داراست.
یکی از مهمترین عقاید مسلمانان، عقیده به ظهور یک منجی از تبار رسول الله (ص) به نام مهدی (عج) در آخرالزمان است. در این میان، اختلافاتی بین عقیده ی شیعیان و اهل تسنن وجود دارد؛ یکی از مهمترین اختلافات این است که شیعیان معتقدند حضرت مهدی (عج) درسال 255 هجری قمری به دنیا آمده و به لطف و خواست خدا از نظرها پنهان گشته است و تا هنگامی که معیشت خدا اقتضا کند، در غیبت به سر خواهد برد.(1) مطابق این عقیده، حضرت عمر طولانی دارند و در هنگام ظهور، در سنین جوانی به سرمی برند. اما در مقابل، اهل سنت عقیده دارند که حضرت مهدی (عج) در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد و رشد و پرورش خواهند یافت و حرکت جهانی خود را آغاز خواهند نمود.
«در سال 850 میلادی فردی به نام پرفکتوس (PERFECTUS) به بازار کوردوا، پایتخت ناحیه مسلماننشین اندلس رفت و ناگهان و بیمقدمه و در دفاع از حضرت مسیح(ع)، شروع به دشنام دادن به پیامبر اسلام(ص) کرد. مردم ابتدا با حیرت به او نگاه کردند، زیرا در اسپانیای تحت فرمان اسلام، پیروان تمامی ادیان در کنف حمایت حکومت اسلامی، با نهایت آسودگی زندگی میکردند و سابقه نداشت که کسی به دین دیگران توهین کند.
مسیح به اعتقاد مسیحیان نیز آخرین نجات بخش است و در مورد آفرینش او به چنین اندیشه ای برخورد می کنیم.آن جا که عیسی (ع) با یهودیان گفتگو می کند، ظاهرا به وجود خویش در آغاز آفرینش ( حتی قبل از ابراهیم اشاره می کند.)
باورمندي به ظهور منجي در ميان اقوام گوناگون چندان كتمانناپذير است كه نه تنها اقوام معتقد به اديان ابراهيمي بلكه پيروان اديان و مذاهبي كه اصطلاحا غير ابراهيمي و غيرالهي ناميده ميشوند را نيز شامل ميشود.