تقریبا از اوان ساخت فیلم در هالیوود ، سینماگران و فیلمسازان این کارخانه به اصطلاح رویا سازی ، در کنار تبلیغ و ترویج فرهنگ آمریکایی اعم از کابوییسم و گنگستریسم و میکی ماوسیسم و مانند آن ، علاقه خاصی نسبت به کاراکترها و قصه های شرقی چه در خاورمیانه و خاوردور و یا از شرق باستان نشان می دادند والبته در قریب به اتفاق این حکایت ها نیز همواره آدم های شرقی ، موجوداتی شریر و خبیث یا شارلاتان و فریب کار و یا فقیر و بیچاره جلوه می کردند که زندگی خویش را از طریق دزدی و سرقت و امثال آن می گذرانند.
دو سال پس از ورود عسکرخان به تشکیلات ماسونی فرانسه، میرزا ابوالحسنخان ایلچی (خواهرزاده و شوهر خواهر میرزا ابراهیم خان کلانتر، ملقب به اعتمادالدوله که یهودیالاصل و جدیدالاسلام نیز بود)، هفت ماه پس از ورود به انگلیس در ۱۴ یا ۱۵ ژوئن ۱۸۱۰، با تشریفات با شکوهی، به جرگه فراماسونری پیوست و به او مقام شامخ «استاد اعظم پیشینِ» گراندلژ انگلستان و «استاد اعظم منطقهای» ایران اعطا شد.
«... در صحن كلیسا مستر هریس نامی را كه بزرگخانة فراموشان بود و بنده را به دو مرتبه از مراتب مزبور رسانیده بود مرا دیده مذكور ساخت كه یك هفته دیگر عازم ایران هستید و فردا فراموشخانه باز است اگر فردا شب به آنجا خود را رسانیدی مرتبة اوستادی را به تو میدهم و اگرنه ناقص به ایران میروی ـ خواستم زیاده در خصوص رفتن گفتگو كنم فرصت نشد...»
در قرن اول هجری، تنها اهل قم شیعه بودند. حرکت شیعیان در ایران به کندی و سنگینی صورت میگرفت. بسیاری از ایرانیان پیرو بنیعباس بودند و برخی نیز به تقدیس امویان روی آوردند. به گونهای که در خراسان ناصبیان و غالیانی میزیستند که برای معاویه ادعای نبوت میکردند. ولی مذهب اهل بیت(ع) به تدریج در ایران گسترش یافت تا این که سرتاسر ایران و حکومت آن شیعه شدند و در خدمت مذهب اهل بیت و نشر معارف آنان در آمدند.