مسلما اگر 120نفر از ستارگان برجسته سينماي جهان يا بازيكنان بزرگ فوتبال يا رهبران شبه نظاميان سه روز پشت درهاي بسته و با حضور نگهبان ها تشكيل جلسه مي دادند، واشنگتن پست و ساير روزنامه ها تلاش هاي مجدانه اي به عمل مي آوردند تا اين رويداد را گزارش كنند.
پس چگونه است كه وقتي 120نفر از قدرتمندترين سرمايه گزاران و رهبران سياسي جهان پشت درهاي محافظت شده ديدار مي كنند، هيچ كنجكاوي برانگيخته نمي شود؟
براساس طرح سري بيلدربرگ كه در اين نشست به بحث گذاشته شد، هم زمان با تجهيز سازمان ملل به ارتش جهاني و تبديل ماليات مستقيم به منبع درآمد ديگري براي آن، جهان را مي توان براي سهولت اداره به «مناطق» عمده تقسيم كرد. اروپاي غربي از پيش آماده مي شد كه در سال 1993 مرزها را بردارد. قرار بود اروپا تا سال 1996 پول رايج واحدي داشته باشد.
درسال 1990، بيلدربرگ پس از غيبت بي سابقه پنج ساله، به ايالات متحده بازگشت و رئيس جمهور، جورج اچ دبليو بوش، را زيرفشار گذاشت تا وعده معروف خود را درباره وضع نكردن ماليات جديد زيرپا بگذارد. وي اين قول خود را شكست و در انتخابات 1992 شكست خورد.
همين طور كه با ابهام به من نگاه مي كرد، گفت: «يك جور نشست ديپلماتيك است. اين كافه و كل هتل فقط به روي آنها باز است. شما همه بايد بيرون مي رفتيد.» با لحن اطمينان بخشي گفتم: «البته من فقط اينجا آمده ام تا چيزي را براي كسي ببرم» حالا افراد بيشتري در آن حوالي مي چرخيدند و راحت تر مي توانستم قيافه آرام يك بيلدربرگي را به خود بگيرم و بگردم. سرميزي در اتاق كنفرانس رفتم و فقط تعدادي بروشور هتل پيدا كردم. آنها را برداشتم - در اين حرفه، آدم اول بر مي دارد و بعد بررسي مي كند.
درباره اسكناس يك دلاري نيز بسيار مي توان گفت: خالقان اين اسكناس در واقع «فراماسون»ها هستند و بسياري ازنظريه پردازان توطئه بر اين باورند كه آنها هستند كه درپس توطئه «نظام نوين جهاني» قراردارند. فراماسون ها را در هر گوشه جهان مي يابيم. آنها نقشي حائزاهميت در تمامي انقلاب هاي جهان از جمله انقلاب فرانسه، ايفا كرده اند. شناخت «فراماسونري» بسيار دشوار است، چرا كه «جامعه اي مرموز و مخفي» است و هر«جامعه مخفي» نيز اسراري را در خود پنهان دارد.
«بيلدربرگ» يك سازمان جهاني مرموز است كه محافل مختلف سياسي به ديده مشكوك به آن نگريسته و بسياري آن را «دولت پنهان جهان» مي دانند.