رمز سپتامبر

رمز سپتامبر

اگر چه جهان پر التهاب ما هر روز شاهد وقوع حوادث دلخراشی چون جنگ،‌ قتل عام زنان و کودکان، نسل‌کشی، ترور و...، به عاملیت مستقیم یا غیر مستقیم آمریکا می‌باشد، اما دعوت عجیب کشیش شیطان‌پرست آمریکایی از مردم ایالت خود برای شرکت در مراسم به آتش کشیدن قرآن [که یکی از شروط ماسونی و عبادات شیطان‌پرستی است] در ماه سپتامبر 2010،‌ ذهن را به یاد خودزنی آمریکا در انفجار برج‌های دوقلو و نیز بخشی از ساختمان پنتاگون و بهانه قراردادن این خودزنی برای اشغال نظامی و مستقیم افغانستان انداخت.

اشغال نظامی افغانستان و تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه، ذهن را بدین سو کشاند: اولین نشست قدرت‌ها برای تقسیم جهان بین چهار قدرت موسوم به «کنگره وین» نیز در ماه سپتامبر بود – ترور مک کینلی رئیس جمهور آمریکا و روی کار آمدن روزولت و تغییر تاریخ سیاسی جهان در ماه سپتامبر بود – سقوط حکومت عثمانی در ماه سپتامبر بود – اعلام جنگ ژاپن به آمریکا و جنگ جهانی دوم – ترور رئیس جمهور و نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران – ترور احمد شاه مسعود در افغانستان و.... بسیاری از حوادث سرنوشت‌ساز دیگر در ماه سپتامبر بود...، لذا این سؤال ذهنی پیش آمد که با توجه به اعتقادات، پایبندی و تعصبات شدید قدرت‌های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان به شیطان‌پرستی که در قالب تشکیلات «ماسونی» تعریف می‌شود و حتی صهیونیسم بین‌الملل نیز یکی از موالید ماسون است،‌ آیا «سپتامبر» برای آنان ماه مقدس و مبارکی است؟

از این رو تصمیم برآن شد تا کلیه‌ی حوادث عمده‌ی جهان که نقش تعیین کننده‌ای در تغییر و تقریر سرنوشت‌ کشورها و ملت‌ها و در راستای تحقق هدف غایی که تشکیل دولت واحد جهانی به مالکیت «شیطان بزرگ» داشتند استخراج شود.

نتایج این مطالعات نه تنها ذهنیت فوق را تشدید، تأیید و تصدیق كرد، بلکه منجر به دستیابی به اطلاعات تاریخ سیاسی بسیار جالب، مدون و مستندی شد که تحت عنوان (رمز سپتامبر)، به کاربران و محققین گرامی هدیه می‌شود.

12 سپتامبر 1814

اولین توافق رسمی برای تقسیم دنیا بین چهار قدرت بزرگ وقت صورت پذیرفت! كه منجر به برگزاری «كنگره وین» گردید ، چهار قدرت وقت و رؤسای آنها عبارت بودند از:

الف - انگلستان: شالبران ‌ب- روسیه: تزار الكساندر پ- اتریش: فرانسیس اول ت- پروس (آلمان): ویلهلم سوم

یك مورخ فرانسوی: حقوق عمومی از این پس جزء حقوق قدرتمندها نخواهد بود.

شاید به خاطر همین آغاز رسمی جهانخواری، این ماه برای غربی‌ها (به ویژه آمریكا) خوش یمن تلقی شده است؟!

سپتامبر 1822

انجام گردهمایی وفرفن «Verone». در این نشست كشورهای «روس، پروس، فرانسه و اتریش» برای دخالت مستقیم در جنبش‌های آزادی خواهانه كشورهای دیگر به توافق رسیدند!

28 سپتامبر 1854

قبل از آن كه جنگ روسیه با عثمانی كه به «جنگ كریمه» معروف است آغاز شود، روسیه ایران را مجبور به عقد تعهد مبنی بر عدم دخالت كرد.

سپتامبر 1870

كشور پروس (آلمان) با حمایت قوی انگلیس ناپلئون را شكست می‌دهد. این شكست باعث می‌گردد تا نام فرانسه از گروه ابر قدرت‌ها محو شود و دست از حمایت عثمانی بردارد. با تضعیف فرانسه بحران بالكان شكل می‌گیرد، تجزیه عثمانی و نظر دوختن ابرقدرت‌ها‌ی باقیمانده به بوسنی و هرزگوین قوت می‌گیرد و تغییر سرنوشت فلسطین آغاز می‌شود!

6 سپتامبر 1901

مك كینلی رئیس جمهور وقت آمریكا ترور می‌شود و معاون وی «روزولت» كه از حزب جمهوری‌خواه بود قدرت را در به دست می‌گیرد؟! و با روی كار آمدن وی، سیاست‌های خارجی آمریكا به‌طور كلی تغییر می‌یابد.

هاوارد بیل می‌گوید: اگر چه روزولت مواهب صلح را ارج می‌نهاد، ولی در نهان آرزوی هیجان جنگ داشت.

سپتامبر 1908

بحران بالكان نتیجه می‌دهد و دولت عثمانی می‌پذیرد تا بوسنی و هرزگوین به كشور اتریش ملحق شوند. قابل توجه است كه از سال 1906 داهونت هال «Conted’Aehenthal» كه یهودی الاصل بود به عنوان وزیر امور خارجه اتریش منصوب شد.

5 سپتامبر 1911

مصادف است با فرار «محمد علی شاه» از ایران.

سپتامبر 1911

حوادث سپتامبر در این سال بسیار قابل توجه است:

ایتالیا در لیبی كه تحت حاكمیت عثمانی بود مداخله می‌كند!

دولت بزرگ عثمانی از نقشه‌ی جغرافیایی محو می‌شود!

جنگ جهانی اول آغاز می‌گردد!

بر اساس معاهده‌ی لندن، تمامی سرزمین‌های عثمانی در اروپا تسلیم می‌شوند.

جزایر اژه و كرت به اتحادیه بالكان ملحق می‌شوند!

سپتامبر 1912

تافت (William H.Taft) بیست و هفتمین رئیس جمهور آمریكا (از حزب جمهوریخواه) در آخرین سال صدارت 750 تفنگدار آمریكایی را به دومینیكن روانه می‌سازد تا رئیس جمهور آن كشور را مجبور به استعفا نماید و به اصطلاح خود بر انتخابات نظارت مستقیم داشته باشد!

سپتامبر 1913

ویلسون (Woodrow-Wilson) بیست هشتمین رئیس جمهور آمریكا (از دمكرات‌ها) یك اسكاتراند نیروی دریایی را برای جلوگیری از بروز انقلاب به دومینیكن اعزام می‌دارد!

23 سپتامبر 1914

وبلا با پشتیبانی ویلسون و براهان وزیر خارجه آمریكا به «كارانزا» رئیس حكومت موقت مكزیك اعلام جنگ نمود و ایالات متحد حمایت از نیروهای تحت فرماندهی وی را بر عهده گرفت!

اوایل سپتامبر 1917

مراكز سازمان كارگران صنعتی جهان در آمریكا كه قدرت متحدی در مقابل دولت ویلسون بودند، به صورت دفعی مورد هجوم نیروها مسلح تحت عنوان ضابطان وزارت دادگستری قرار می‌گیرند و یك سال بعد تمامی اعضای این سازمان در واشنگتن محاكمه و محكوم می‌شوند!

سپتامبر 1919

ویلسون رئیس جمهور آمریكا برای تأسیس جامعه ملل، طی 22 روز در این ماه، 8000 مایل با اتومبیل روباز سفر نمود و 36سخنرانی انجام داد. در طی راه از مردم حمایت می‌طلبید و مخالفین احتمالی خود را به باد مسخره می‌گرفت!

جامعه ملل كه پس از جنگ جهانی اول تأسیس شد، بر پایه «نظم نوین جهانی» ویلسون كه برای تمامی دنیا در 14 ماده تدوین شده بود شكل گرفت.

سپتامبر 1922

طرح تقسیم‌بندی سرزمین‌های تحت قیمومیت قدرت‌ها به شرح ذیل به اجرا درآمد:

سرزمین‌های گروه A: لبنان و سوریه به «فرانسه» و عراق و فلسطین به «انگلستان» واگذار شد!

سرزمین‌های گروه B: توگوند ، کامرون و تانگانیا به « انگلستان » ، کامرون به «فرانسه» ، لورندی به «بلژیک» واگذار شد!

سرزمین‌های گروه C: آفریقای جنوب غربی به «آفریقای جنوبی»، ماریاناس، كارولین و مارشال به «ژاپن»! ایرلند به «بریتانیا»، جزایر سلیمان به «استرالیا» و ساموآ به «نیوزلند» واگذار شد!

21 سپتامبر 1922

برای نخستین بار اصل تعرفه گمركی شناور به نام «Fordney-Mc camber Toariff» از سوی كنگره آمریكا تصویب شد. بر اساس این تعرفه مؤسسات بازرگانی آمریكایی حق داشتند برای تأمین سوخت در عصر اتومبیل، از امكانات برابر با كشورهای استعمارگر برخوردار باشند!

شاید این از نتایج مثبت 8000 مایل سفر با اتومبیل رئیس جمهور آمریكار بوده است!

سپتامبر 1922

وحید الدین آخرین پادشاه عثمانی از سلطنت خلع می‌گردد و با یك كشتی انگلیسی خاك تركیه را ترك می‌نماید!

29 سپتامبر 1923

آتا ترك در تركیه بر سر كار می‌آید و نظام كشور را از پادشاهی به «جمهوریت لائیك» تبدیل می‌نماید! در همین زمان رضا شاه نیز در ایران برای گرفتن قدرت پادشاهی مطرح می‌شود.

18 سپتامبر 1931

بحران وال استریت كه بحران بزرگ اقتصادی آمریكا بود درسال 1929 شروع شد و تا 1932 ادامه یافت. نام دیگر این دوران «بهار كلم پیچ» بود! چرا كه مردم آمریكا چیز دیگری برای خوردن نداشتند!

در این دوران هوور و روزولت به عنوان منجی بحران اقتصادی، بر اساس مصوبات گمركی، با اروپا متحد و مصمم می‌شوند تا بازار مناسبی برای كالاهای ژاپنی در چین ایجاد كنند (به منظور گسترش نفوذ اقتصادی و فرهنگی ژاپن هم پیمان در چین). ارتش ژاپن برای زمینه‌سازی، حادثه‌ای دروغین در خطوط اصلی راه‌آهن منچوری ایجاد می‌نماید و چین را به دست‌داشتن در این حادثه متهم می‌كند و زمینه برای جنگی بزرگ آماده می‌شود. این جنگ هزینه‌های زیادی در‌بر داشت كه به نفع اقتصاد آمریكا و اروپا تمام شد.

سپتامبر 1935

در گردهمایی سران حزب نازیسم، قانون یهودی ستیزی تحت عنوان «Nuremberg Lows» با ارائه از تعریفی حقوقی یهود به تصویب می‌رسد.

29 سپتامبر 1938

هیتلر با چكسلواكی در جنگ بود و معتقد بود كه بخش آلمانی زبان آن كشور باید به آلمان منضم گردد. با برنامه‌ریزی چمبرلین نخست وزیر بریتانیا، به عنوان میانجی‌، كنفرانسی در مونیخ تشكیل می‌گردد. اما جالب آن كه در این كنفرانس تجزیه چكسلواكی و واگذاری بخشی از خاك این كشور به هیتلر تصویب می‌شود و هیتلر برای آغاز جنگ جهانی آماده‌تر می‌گردد. نكته جالب‌تر آن كه روزولت پس از این اقدام تعجب‌آور چمبرلین منجی، یك تلگراف شامل بر دو كلمه! مبنی بر «Good man» مرد خوب – برای چمبرلین می‌فرستند و بدینواسطه او را تحسین می‌كند!

به راستی چرا بریتانیا و آمریكا با این اقدام هیتلر كه به اصطلاح رهبر سیاست یهودی ستیزی بود موافق بودند و از او حمایت می‌كردند؟! آیا همچون بهانه قرار دادن 11 سپتامتر برای حضور در افغانستان و یا چراغ سبز نشان دادن به صدام برای حمله به كویت و در نتیجه بهانه نمودن این حمله برای حضور نظامی در عراق، پس از فروپاشی عثمانی و سیطره بر فلسطین، آمریكا و انگلستان در صدد بودند كه یهودیانی تحت آزار نازیسم قرار گیرند و به فلسطین عزیمت كنند و كشور اسرائیل را تشكیل دهند؟!

یكم سپتامبر 1939

هیتلر حمله گسترده‌ی نظامی خود به كشور لهستان (كه آن را تسخیر نمود) را آغاز می‌كند!

سپتامبر 1939

آغاز جنگ جهانی دوم!

پس از تحریك و تشویق هیتلر توسط آمریكا و بریتانیا (انگلیس) به اشغال چكسلواكی و لهستان، جنگ جهانی دوم برای مقابله با كشورگشایی هیتلر آغاز می‌شود.

جالب آن كه به رغم اعلام بی‌طرقی آمریكا در این جنگ، حاصل جنگ به نفع آمریكا تمام می‌شد! چنانچه «هنری لوس» بنیانگذار خبرگزاری Time درست یک سال پس از آغاز این جنگ اعلام داشت : آمریکا اینک پایتخت علمی، هنری و فکری جهان شده است و دنیا وارد یک قرن آمریکایی شده است. و جالب تر آنکه جرج بوش پسر پس از 80 سال از آن تاریخ همزمان با به بحران کشیده شدن خاورمیانه و دنیا، عین همان جمله را تکرار می کند.

بطور كلی نتیجه جنگ جهانی دوم را می‌توان در ضعف و كناره‌گیری بریتانیا و فرانسه از ابر قدرتی پس از تضعیف در جنگ با هیتلر، تجزیه آلمان بزرگ، شكست ژاپن به عنوان قدرت جهانی دیگر و مطرح شدن آمریكا به عنوان ابر قدرت قرن بیستم با تحمل كمترین صدمات و رشد درآمد سرانه، خلاصه كرد.

شاید مهمترین فایده جنگ جهانی دوم برای آمریكا این بود كه اگر می‌خواست قبل از جنگ جهانی به عنوان ابرقدرت مطرح شود، باید با قدرت‌های وقت (مانند آلمان، انگلیس، فرانسه، اتریش و...) در‌گیر می‌شد و اگر از ابتدای جنگ وارد عمل می‌شد خود نیز تضعیف می‌گردید، لذا دو سال پس از جنگ و تضعیف همه قدرت‌ها وارد عمل شد.

سپتامبر 1940

«با توجه به جنگ جهانی، تضعیف نظامی و اقتصادی ابرقدرت‌هایزمان و فضای مناسب برای اذهان عمومی كه از كشیده شدن دامنه جنگ می‌آمریكا هراس داشتند»، روزولت طرح ایجاد یك ارتش بزرگ را به كنگره آمریكا تسلیم می‌كند!

16 سپتامبر 1941

حمله نظامی قوامی متفقین به ایران و استعفای «رضا شاه» و آغاز سلطنت فرزندش «محمدرضا پهلوی» در شهریور 1320

4 سپتامبر 1941

با پرتاب یك اژدر از زیردریایی آلمانی به ناوشكن آمریكایی به نام Greer، پس از گذشت دو سال از آغاز جنگ جهانی و ضعیف شدن همه قدرت‌های درگیر در جنگ (آلمان، فرانسه، انگلیس و...)، زمینه و بهانه برای حضور آمریكا فراهم می‌شود.

روزولت كه سال گذشته ارتش بزرگ را به تصویب رسانده بود، در 11 سپتامبر اعلام می‌دارد كه این كشتی مسافری بوده و این حمله را بدون پاسخ نخواهد گذاشت!

البته واقعیت این بود که ناوشکن جنگی آمریکایی حدود سه ساعت و نیم زیر دریایی آلمانی را تعقیب می نمود و چهار بمب Dept Charges به سوی آن شلیک نموده بود. زیر دریایی هم اژدری شلیک کرد که از فاصله یكصد یاردی ناوشكن عبور كرد و ناوشكن سالم به ایسلند بازگشت!

در واقع یك فضاسازی كامل (مانند به وجود آوردن و به قدرت رساندن اسامه بن لادن و نیز تشویق صدام و قوت بخشیدن به او و سپس حلمه برای جلوگیری از تداوم قدرت آنها به افغانستان و عراق) آماده سازی افكار عمومی برای حضور نظامی آمریكا انجام پذیرفت.

6 سپتامبر 1941

ژاپن طرح جنگ با آمریكا و بریتانیا را تصویب می‌كند!

نیمه سپتامبر 1941

دولت آمریكا طرح خدمت اجباری در طول جنگ و نیز گسیل سربازان آمریكایی به هر نقطه از دنیا را به تصویب می‌رساند. این طرح توسط مجلس نمایندگان و بدون اخذ موافقت مجلس سنای آمریكا به تصویب می‌رسد.

قابل توجه است كه بدون تصویب این قانون، نه تنها آمریكا هیچ اجازه‌ی موجهی برای حضور نظامی در كشورهای دیگر نداشت، بلكه مردم آن كشور نیز مایل به جنگ و حضور در خدمت سربازی نبودند.

9 سپتامبر 1942

با اعمال فشار از سوی آمریكا، انگلیس و شوروی، ایران به آلمان اعلام جنگ می‌دهد.

2 سپتامبر 1945

با شكست ژاپن به عنوان تنها قدرت بازمانده پس از حمله اتمی آمریكا، جنگ جهانی دوم به پایان می‌رسد!

باید توجه داشت كه شكست ژاپن نیازی به حمله اتمی نداشت، بلكه پس از تضعیف همه‌ی قدرت‌ها و نزدیك شدن پایان جنگ، آمریكا با پرتاب بمب اتمی، قدرت نظامی مخرب خود را به دنیا علام و تحمیل می‌نماید و به اروپا‌ی تضعیف شده نیز می‌فهماند كه دوران ابرقدرتی آنها به پایان رسیده است!

سپتامبر 1945

طرح تقسیم اروپا به دو قطب غربی و شرقی (نوعی اتحاد) در كنفرانس لندن، به علت دیپلماسی اتمی آمریكا با شكست مواجه می‌شود!

15 سپتامبر 1945

شورش فرقه دمكرات آذربایجان با حمایت و دخالت مستقیم شوروی آغاز می‌گردد كه به تجزیه ایران و تشكیل حكومت محلی منجر می‌شود!

23 سپتامبر 1946

ناصر قشقایی رهبر نهضت فارس نیز تلگرامی به قوام مخابره نمود كه طی آن خواستار تشكیل حكومت محلی شد!

دقت شود كه طرح تجزیه ایران (كه امروزه در اندیشه‌ی سیاسی آمریكا مطرح است) از سال 6 – 1945، یعنی بلافاصله پس از شكست ژاپن و پایان جنگ جهانی كه فقط به نفع آمریكا تمام شده بود، آغاز شد.

در آن زمان كه اندكی از اشغال ایران توسط نیروهای متفقین می‌گذشت و حضور نظامیان و دیپلمات‌های خارجی در ایران می‌گذشت، در استان‌های آذربایجان، كردستان، خوزستان و فارس شورش‌هایی برای به دست آوردن خود مختاری و استقرار حكومت محلی صورت پذیرفت!

2 سپتامبر 1947

پیمان ریو «Rio Treaty» به تصویب می‌رسد. بر اساس این پیمان اگر تجاوزی بر علیه آمریكا یا یكی از كشورهای عضو صورت پذیرفت، همه كشورهای عضو باید وارد عمل شوند!

2 سپتامبر 1950

به بهانه‌ی پیمان ریو، سازمان ملل به عنوان بازوی نظامی آمریكا در‌آمد. در این تاریخ كلیه نیروی هوایی سازمان ملل متحد با شتاب تمام به عنوان حمایت از نیروی زمینی آمریكا و كره جنوبی، وارد صحنه نبرد بین دو كره شد و نیروهای آمریكایی و كره جنوبی 440 حمله علیه كره شمالی را سازماندهی و اجرا كردند!

15سپتامبر 1950

لشكر دهم و بخشی از لشكر اول نیروی دریایی ارتش آمریكا از زمین و هوا و دریا به ساحل بندر اینچون «Inchon» حمله كردند. این یورش تحت فرماندهی مستقیم ژنرال مك آرتور صورت پذیرفت.

24سپتامبر 1951

پیمان آنزوس «Anzus Treaty» بین آمریكا، استرالیا و نیوزلند به تصویب می‌رسد. بر اساس این پیمان با در نظر داشتن اصل افزایش نفوذ آمریكا در منطقه اقیانوس آرام، هر حمله‌ی مسلحانه‌ای به یكی از طرفین اقیانوس آرام، برای صلح و امنیت خطرناك قلمداد می‌گردد و در صورت بروز چنین خطری طرفین پیمان برای مشترك متعهد می‌شوند!

آمریكا از این پیمان برای تحت فشار قراردادن استرالیا و نیوزلند برای درگیر شدن بیشتر در جنگ ویتنام استفاده می‌كرد.

8 سپتامبر 1954

با شركت آمریكا، انگلستان، فرانسه، استرالیا و پاكستان سازمان پیمان آسیای جنوبی تشكیل می‌شود و طرحی برای نابودی ویتنام تدوین می‌گردد. در تصویب طرح فوق فقط دو سناتور آمریكایی كه از عملیات آلفا 34 چیزی به گوششان خورده بود مخالفت می‌كنند.

19 سپتامبر 1954

چپاول رسمی نفت ایران توسط «غرب» با امضای قرارداد «امینی پیج» بین ایران و كنسرسیوم نفت آغاز می‌شود!

8 سپتامبر 1960

پاتریس لومومبا نخست وزیر كنگو به دست سربازان موبوتو اسیر می‌شود. وی توسط موسی چومبه دستگیر و به قتل می‌رسد.

16 سپتامبر 1960

به دنبال تحولات فوق، سرهنگ موبوتو كلیه نیروهای نظامی شوروی را از كنگو اخراج می‌كند!

22 سپتامبر 1960

نظر به دست نشاندگی مستقیم محمد رضا پهلوی و سرسپردگی كامل به آمریكا، به منظور تضعیف جمال عبدالناصر درجنگ با اسرائیل، مناسبات ایران و مصر قطع می‌شود!

17 سپتامبر 1961

ترور داگ هامر شولد «Dag Hammarskgold» سوئدی دبیر كل سازمان ملل متحد در سال‌های 61-1953.

وی تلاش بسیاری برای ایجاد صلح در كنگو می‌نمود و هنگامی كه برای مذاكره با چومبه به سوی كنگو پرواز نمود، هواپیمای وی سقط كرد و او كشته شد!

یقیناً وی را زیاد در بازی‌های سیاسی آمریكا و سازمان ملل وارد نكرده بودند و از تصمیمات پشت پرده خبری نداشت.

سپتامبر 1961

امام بدر پادشاه یمن توسط سرهنگ سلال فرمانده گارد محافظش به قتل می‌رسد!

در آن زمان جمال عبدالناصر رئیس مصر درگیر جنگ با یمن بود و این جنگ برای انحراف توجه او از اسرائیل به عنوان دشمن اصلی به راه افتاده بود. این مشغولیت بسیار به نفع اسرائیل به ویژه برای تصرف صحرای سینا تمام شد!

سپتامبر 1962

زنگ آغاز دوران (به اصطلاح) تنش زدایی به صدا در می‌آید!

بحران موشكی كوبا (كه تنها بحران رویایی دو ابر قدرت شوروی و آمریكا بود) در در سال 1962 صورت گرفت.

جمهوریخواهان آمریكا انتظار داشتند به عنوان یك حزب اقلیت، به غیر از انتخابات، موفقیت‌های عادی دیگری نصیب خود نمایند. لذا سناتور كنت كیتینگ «Kenneth Keating» به نقل از مخالفین كاسترو كه به میامی تبعید شده بودند گزارشی مبنی بر نصب موشك‌های هسته‌ای تهاجمی كوبا بر علیه آمریكا منتشر می‌نماید و زنگ خطر برخورد دو ابر قدرت به صدا در می‌آید و طبعاً سیاست تنش‌زدایی آغاز می‌شود.

سپتامبر 1963

به سایگون (مركز اطلاعات جاسوسی آمریكا در ویتنام» اطلاع داده می‌شود كه آمریكا با تغییر رهبری در ویتنام موافق است.

به دنبال این تأییدیه رئیس جمهور ویتنام و برادرش به اطراف سایگون برده شده و اعدام می‌شوند!

كندی از این حادثه ابراز تعجب می‌كند! و تاریخ نگاران هنوز بحث می‌كنند كه آیا این ترور با موافقت سفارت آمریكا در سایگون صورت پذیرفته است یا خیر؟ البته این حقیقت را نمی‌توان نادیده گرفت كه مشاور امنیت ملی آمریكا و سفیر آمریكا در سایگون تصمیم گرفته بودند كه رژیم فعلی ویتنام جنوبی باید تغییر یابد.

7 سپتامبر 1965

توافق رهبران سیاسی آمریكا در كاخ سفید برای شروع حمله نظامی گسترده به ویتنام شمالی!

سپتامبر 1965

كودتای خونین اندونزی. در این كودتا ژنرال سوهارتو كه دست‌نشانده‌ی مستقیم آمریكا بود، سوكارنو را بركنار می‌كند (كه وی بعداً به قتل هم می‌رسد). در این كودتا ده‌هزار نفر از مردم قتل عام می‌شوند.

18 سپتامبر 1967

آمریكا تصمیم خود مبنی بر تولید سلاح‌های ضد موشكی را علنی می‌كند.

یكم سپتامبر 1969

كودتای نظامی در لیبی بر علیه سلطان ادریس به وقوع می‌پیوندد و معمر قذافی قدرت را در دست می‌گیرد!

نخستین منابع نفتی در سال 1959 كشف شد و استخراج و صدور نفت زندگی مردم در دهه 1960 را تغیر داد. اما این سلطان پیر نتوانست خود شاهد بهره‌وری مردم از موهبتی كه برایشان به ارمغان آورده بود باشد. چون طی كودتای سرهنگ قذافی بركنار شد و در سن 80 سالگی در تنهایی و تبعید جان سپرد.

سپتامبر 1969

مسجد الاقصی توسط رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل) به آتش كشیده می‌شود.

23 سپتامبر 1970

حوادث واقعه در این تاریخ نیز بسیار قابل تأمل است:

طرح راجرز از ناحیه وزیر امور خارجه آمریكا مبنی بر برقراری آتش بس در خاورمیانه ارائه می‌گردد كه مورد قبول واقع نمی‌شود.

سپتامبر سیاه: به دنبال عدم قبول، فالانژیست‌های لبنانی به اردوگاه‌های فلسطینی حمله می‌كنند و بیست هزار نفر فلسطینی را قتل عام می‌كنند.

قبول طرح راجرز: به دنبال این عملیات طرح راجرز مورد موافقت قرار می‌گیرد.

28 سپتامبر 1970

جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر بطور ناگهان از دنیا می‌رود و با روی كار آمدن انورسادات جنگ اعراب و اسرائیل برای همیشه خاموش می‌شود و فقط فلسیطین و لبنان در مقابل اسرائیل می‌ایستند!

11 سپتامبر 1973

آلنده توسط ژنرال پینوشه كه مستقیماً منتخب و تحت حمای سیا «CIA» بود به قتل می‌رسد و كودتای شیلی صورت می‌پذیرد.

كسینجر در عین پرچمداری دمكراسی اعلام می‌دارد كه هیچ حقی را برای مردم در رأی دادن به كمونیسم قائل نمی‌باشد!

12 سپتامبر 1974

كودتا‌ی اتیوپی شكل می‌گیرد. نام گذشته این كشور حبشه بود. ارتباط این كشور با دنیا خارج از اوایل قرن بیستم توسط هیلا سلاسی پادشاه این كشور برقرار شد. وی با ایجاد چندین ایستگاه راه آهن و گسترش پایتخت اصلاحاتی انجام داد. ولی در سپتامبر 1974 در كودتایی به رهبری سرهنگ هایله ماریام بر كنار می‌شود.

5 و 22 سپتامبر 1975

جرالد فورد رئیس جمهور آمریكا هدف گلوله قرار گرفت كه هر دوبار جان سالم به در برد!

صفحه  2