loading...
awaken
awaken بازدید : 208 دوشنبه 29 آبان 1391 نظرات (0)
شواليه هاي معبد تيم برتن

 

انيميشن  "9" پيش از آنكه نام نويسنده و كارگردان جوانش ، شين آكر را يدك بكشد ، با نام تيم برتن به عنوان تهيه كننده شناخته مي شود ، صرف نظر از اينكه اين بار برتن برخلاف انيميشني همچون "كابوس نيمه شب پيش از كريسمس" (هنري زليك) ظاهرا حتي در نوشتن فيلمنامه نيز دخالتي نداشته است. اما عليرغم اين مسئله ، بيش از هر كسي ، سايه سنگين فيلمساز شناخته شده هاليوود بر انيميشن "9" حس مي شود. بدين معني كه "9" را مي توان در درجه نخست ، يك انيميشن تيم برتني دانست. كافيست بين انيميشن هاي "عروس مرده" (كه به كارگرداني خود تيم برتن بود) ، "كابوس نيمه شب پيش از كريسمس ( كه فيلمنامه اش را برتن نوشته بود) و همين انيميشن "9"( كه نام تيم برتن تنها به عنوان تهيه كننده فيلم ثبت گرديده) مقايسه اي داشته باشيد تا دريابيد كه چه شباهت عجيبي مابين شخصيت پردازي ها ، فضا سازي ، سير قصه و داستان و حتي شكل و شمايل كاراكترهايي كه در اين 3 انيميشن به چشم مي خورند ، وجود دارد.

اول از همه ، داستان هاي عجيب و غريب اين انيميشن هاست كه انگار نظيرش را در كمتر فيلم يا انيميشني مي توان يافت و گويا خاص شخص تيم برتن است. مثلا اينكه در "كابوس نيمه شب پيش از كريسمس" ، سلطان هالووين از مراسم همه ساله اش كسل شده و تصميم گرفته با دزديدن سانتا كلاوز يا همان بابا نوئل ، تغيير و تحولي در كريسمس و هالووين بدهد! يا در "عروس مرده" ، يك عروس كهنه اسكلت شده از دنياي مردگان با به دست كردن اتفاقي حلقه ازدواج يك جوان در دنياي زندگان ، به عقد او درآمده و همه دنياي مردگان و زندگان را در هم مي ريزد!! و يا در همين انيميشن "9" تنها بازماندگان تمدن بشري پس از جنگ آخرالزمان ، تعداد 9 عروسك پارچه اي هستند كه گويا روح پديدآورنده خود را گرفته اند تا دنيا را از شر نيروهاي شيطاني خلاص كنند!!

شواليه هاي معبد تيم برتن

اين عجيب و غريبي در شخصيت پردازي ها نيز به چشم مي خورد ؛ مثلا ويكتور به عنوان كاراكتر مثبت و منطقي "عروس مرده" همانقدر سمپاتيك است كه سالي و شاك در "كابوس نيمه شب پيش از كريسمس" و همچنين عروسك شماره 9 انيميشن "9" . يا شخصيت متغيري مانند پاستور گالزولز در "عروس مرده" بي شباهت به جك اسكلينگتن "كابوس نيمه شب پيش از كريسمس " و يا عروسك شماره 1 انيميشن "9" نيست .

همچنين است شروع فيلمنامه هر يك از اين انيميشن ها با يك موقعيت خارق العاده بين دو دنياي نامتجانس كه سپس به تدريج آن موقعيت به يك حالت متعادل و عادي تبديل شده و كاراكترهايي از هر دو دنيا سعي مي كنند تا موقعيت ذكر شده را به يك پايان و انجام مطلوب برسانند و به قول معروف يك "هپي اند" ، آخر هر سه اين انيميشن ها را رقم مي زند :

دنياي مردگان و زندگان "عروس مرده" سرجاي خود بازگشته و با كمك اهالي زير خاك ، ويكتور بر طماعي و خباثت خانواده عروسش غلبه نموده و سر خانه و زندگي اش بازمي گردد. سانتا كلاوز هم در "كابوس نيمه شب پيش از كريسمس " به سرزمين خودش برگشته و كريسمس در همان زمان خود برگزار مي شود و بالاخره در "9" هم عليرغم از دست رفتن تعدادي از عروسك هاي پارچه اي ، شيطان روباتيك فيلم نابود شده و حتي ارواح عروسك هاي مرده براي وداع نزد بازماندگان برمي گشته و با لبخند به آسمان مي روند.

البته اين روند را كم و بيش مي توان در آثار زنده تيم برتن نيز يافت ، از "ادوارد دست قيچي" و دو قسمت اول و دوم "بتمن" گرفته تا فانتزي هاي كودكانه اي مانند "ماجراهاي بزرگ پي وي" و "چارلي و كارخانه شكلات " و تا فيلم هاي خشونت باري همچون "اسليپي هالو" و " سوييني تاد" و حتي تا "سياره ميمون ها" و "ماهي بزرگ" و "مريخ حمله مي كند"  .

شخصيت ها و قصه هاي عجيب و غريب ادوارد دست قيچي ، بروس وين ، ويلي ونكا ، سوييني تاد و پي وي ...همگي شباهت هاي ترديد ناپذيري به يكديگر دارند. يا پنگوئن فيلم "بازگشت بتمن" همانقدر ترحم برانگيز است كه عروس ناكام فيلم "عروس مرده" و سلطان هالووين فيلم "كابوس نيمه شب پيش از كريسمس" و همچنين عروسك شماره يك انيمشن "9" .

اما به هر حال در تيتراژ انيميشن "9 " ، نام تيم برتن به عنوان كارگردان يا نويسنده فيلمنامه نيامده بلكه سازنده آن "شين اكر" ذكر شده  كه يك بار ديگر آن را در حد و قواره يك انيمشن كوتاه در سال 2005 ساخته بود و بابت آن نامزد دريافت اسكار بهترين فيلم كوتاه انيميشن نيز شد.

شواليه هاي معبد تيم برتن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 شین اکر در واقع يك انيميشن ساز فارغ التحصيل UCLA است كه  كارش را با انيميشن 2 دقيقه اي "ريشه ناخن" در سال 1999 آغاز كرد و در سال 2003  انيميشن يك دقيقه اي "استعداد مبهوت كننده آقاي گرناد" را ساخت كه در واقع همه كاره آن بود. ضمن اينكه وي در همين سال يكي از انيماتورهاي كامپيوتري فيلم "ارباب حلقه ها : بازگشت پادشاه" هم بود. اما شين اكر انيميشن "9" را كه نخستين كار بلند حرفه اي او  نيز محسوب مي شود را با حال و هوا و فضاي سينماي تيم برتن ساخته ، چراكه نه نوع كاراكترها ، نه فضاسازي و نه مسير قصه هيچيك از 3 انيميشن قبلي اش ( حتي نسخه كوتاه همين "9" ) شباهتي به اين انيميشن سال 2009 وي ندارند. گويي اكر قصد داشته به طور كامل نسبت به تيم برتن اداي دين كند و يا برتن ، او را به اين كار واداشته است! اگرچه "شين اكر" صرفا داستان را نوشته و فيلمنامه نويس انيميشن "9" پاملا پتلر است كه به جز تعداد انبوهي كار تلويزيوني ، تنها فيلمنامه دو انيميشن "خانه هيولا" و "عروس مرده" ( براي خود تيم برتن) را در كارنامه خود به ثبت رسانده و از جهت اين آخري هم كه شده قطعا با دنياي غيرمعمول برتن آشنايي كامل داشته است.

به جز تيم برتن ، عامل موثر ديگر بر فيلمنامه پاملا پتلر و فيلم شين اكر ، تيمور بكمامبتوف (سازنده فيلم هايي همچون "تحت تعقيب" ) يكي ديگر از تهيه كنندگان انيميشن "9" بوده است. اين تاثير را به خصوص در صحنه هاي تعقيب و گريز فيلم شاهديم كه تقريبا يك سوم كل آن را در برمي گيرد. صحنه هايي كه نه در آثار تيم برتن مسبوق به سابقه است و نه در فيلمنامه هاي پتلر و يا انيميشن هاي اكر. صحنه هايي كه گويا به طور نعل به نعل از فيلم هاي به اصطلاح اكشن و حادثه اي امروز هاليوود به خصوص اثري همچون "تحت تعقيب" كپي گرديده است ( خصوصا آن طرز آويزان شدن به يك دست يا بهتر بگويم سر سوزني برلبه پرتگاهي مخوف يا ساختماني مرتفع كه نفس را در سينه تماشاگر حبس كرده ولي بالاخره طرف آويزان به هر كلكي نجات پيدا مي كند!!) . حتي به نظر مي آيد كه عروسك شماره 7 و نوع حركات و اعمال آكروباتيكش ، به طور كامل از كاراكتر آنجلينا جولي در همان فيلم "تحت تعقيب" گرفته شده باشد. ( به جز صداي آن ، كه جنيفر كانلي گفته است!)

اما تفاوت ديگر "9" سال 2005 شين اكر با "9" سال 2009 وي ، اين است كه دومي اساسا يك اثر آخرالزمانی محسوب مي شود در حالي كه انيميشن 2005 اكر اصلا ارتباطي با آپوكاليپس و آخرالزمان پيدا نمي كرد. اينكه چه اتفاقي افتاده كه يك اثر پس از گذشت 4 سال در فضايي آخرالزماني گسترش پيدا كرده و حتي كسي مانند تيم برتن را به چنين جوي     مي كشاند ، به نظر پاسخش را مي توان در همان جريان غالب سينماي امروز غرب يافت كه مكرر در مقالات قبلي خود در همين ماهنامه نيز به آن مفصلا پرداخته ام و همه آنها در يك پاراگراف خلاصه  مي گردد كه :

 

"سينماي غرب آرايش آخرالزماني گرفته است" و ايدئولوژي آپوكاليپتيك حاكمان خود يعني اوانجليست ها (صهيونيست هاي مسيحي) را با انواع و اقسام ژانرها و سبك ها و آثار سينمايي به خورد ما مي دهد و متاسفانه سينماي ما( در كليت خود از مسئولينش گرفته تا سينماگران و خود همين جماعت منتقدان سينمايي) از چنين جرياني غافل مانده اند و خود را به انواع موضوعات كهنه و نخ نما شده و انديشه و تئوري هاي منسوخ ، سرگرم ساخته اند!

فيلمنامه انيميشن "9" به شكل هوشمندانه اي از ساختن و دوخته شدن يك عروسك   پارچه اي ظاهرا كنفي ( در نماهاي درشت) آغاز و كم كم با فاصله گرفتن از پيكر آن عروسك پارچه اي كه در فعل و انفعالي نامشخص به حركت مي افتد ، تماشاگر خود را به تصويري از كره زمين مي برد كه جز خرابي و ويراني از آن برجاي نمانده است. اين صحنه ها ، خيلي سريع تماشاگر پي گير سينما به خصوص مخاطب انيميشن هاي چند سال اخير را به ياد  "وال اي" مي اندازد كه سال گذشته با همين درونمايه آخرالزماني به روباتي كه تنها برروي زمين خالي از سكنه  با روباتي ديگر از فضا دوست مي شود،  مي پرداخت.

عروسك پارچه اي ياد شده ، مثل يك بازيكن فوتبال ، شماره 9 را برپشت خود دارد و خيلي زود هم نوعانش را با شماره هاي ديگر در ميان خرابه ها و ويرانه ها پيدا مي كند كه هر يك سر و وضع و موقعيت خاصي دارند. او خيلي زود متوجه مي شود كه جنگي مهيب بين انسانها و ماشين هاي هوشمند ساخته شده توسط خود آنها ، در گرفته ( مانند سري فيلم هاي "ترميناتور" و البته با روبات هايي دقيقا شبيه به روبات هاي غول پيكر فيلم "جنگ دنياها"ي استيون اسپيلبرگ) و ماشين ها ، پيروز اين ميدان شده اند كه فرمانده يا رييس آنها (دقيقا مانند روايات انجيلي اوانجليست ها ) "  " Beastنام دارد.( كه مي توان آن را جانور ، حيوان يا ديو و هيولا ترجمه كرد). اين همان موجودي است كه بنا به همان باورهاي  اوانجليستي ، در آخرالزمان سپاه شر يا ضد مسيح را به سوي سرزمين فلسطين و قدس شريف هدايت كرده و در محلي به نام هارمجدون يا آرماگدون با سپاه  مسيح درگير شده و جنگي خونين اتفاق مي افتد. بخشي از اين باورهاي اوانجليستي سخن از 7 سال حاكميت آنتي كرايست يا ضد مسيح ( همين موجود به نام Beast )بر دنيا دارد كه پس از اين مدت عيسي مسيح به همراه مسيحيان نو تولد يافته كه به همراهش به آسمان رفته بودند ، نزول اجلال فرموده ! و در آرماگدون با سپاه شر درگير شده و پس از كشتار و خرابي عظيم ، حاكميتي 1000 ساله اي براي خود رقم مي زنند و شيطان را براي هزار سال به قعر جهنم مي فرستند!!

شواليه هاي معبد تيم برتن

نكته جالب در انيميشن "9" اين است كه تقريبا بقيه عروسك هاي پارچه اي ( به عنوان تنها بازماندگان تمدن بشري) در يك كليسا و زير تابلوي بزرگ شيشه اي حضرت مسيح و به رهبري عروسك شماره يك زندگي مي كنند كه كلاه و ردايي كشيش مانند برتن داشته و خطاب به شماره 9 تازه وارد كه ساير عروسك ها را تشويق به جستجوي شماره 2 مي كند،  مي گويد : "من كسي بودم كه همه را سالم نگه داشتم ، تا پيش از اينكه تو به اينجا بيايي همه مسائل ما حل شده بود ولي تو كه احمقي بيش نيستي به دنبال يك سري سوال نامشخص هستي..."

اين درحالي است كه شماره 9 ، قدرت وحشتناك جانور هيولا را ديده كه چگونه شماره 2 را از جلوي چشمانش ربود ولي شماره 1 و همراهانش براين باور هستند كه اين هيولا نمي تواند به كليساي امن آنها لطمه بزند. درست برخلاف همان اتفاقي كه چندي بعد مي افتد و هيولاي پرنده با خرد كردن ديوار كليسا به درون آمده و جان همه را تهديد مي كند.

در اين ميان شماره 7 كه نمي تواند اين سكوت و خاموشي و انتظار را بپذيرد  ، مدت ها پيش  از اين گروه محافظه كار بيرون زده و خود يك تنه با جانوران شرير در گير است. اما بالاخره تنگي شرايط و رشد جهنمي سپاه شيطان براي دراختيار گرفتن حتي تمامي نقاط امن زمين ، باعث مي شود كه شماره 9 پيشنهاد حمله را بدهد و نشستن و منتظر شدن را نوعي خودكشي به شمارآورد ، آنچه كه پيش از اين توصيه شماره 7 نيز بود. چنانچه پس از درگيري شماره 9 و شماره 5 كه با يكي از هيولاها و كمك به آنها در نابودي وي ، خطاب به عروسك شماره 5 گفت : " ...بالاخره تصميم گرفتي كه به جنگ بپيوندي..."

اين نوع تفكر در منطق ايدئولوژي آخرالزماني( كه امروزه انديشه اصلي نظام سلطه را تشكيل مي دهد)  در واقع همان تئوري جنگ پيشگيرانه است كه جرج دبليو بوش پس از 11 سپتامبر 2001 به مرحله اجرا درآورد. همان تئوري كه مي گويد براي متوقف كردن به قول آنها  تروريست ها يا سپاه و محور شرارت ]يعني همان ادبيات اوانجليست ها كه در اين انيميشن "9" نيز به كار گرفته شده [ نبايد در خانه نشست و انتظار ضربات طرف مقابل را كشيد ، بلكه بايد به مامن و مكان آنها يعني مثلا عراق و افغانستان ]و بعد از آن ايران[ حمله كرد و جنگ را به درون خانه هايشان كشاند. اين همان تئوري است كه از اوايل دهه 70 ميلادي با فيلم هايي همچون "جن گير " به صورت هشدار برپرده سينما رفت كه اگر ]در آن فيلم[ در عراق شيطان را سركوب نكنيم ، در سياتل آمريكا به سراغمان خواهد آمد و روح نوجوانمان  را تسخير خواهد كرد!) 

اما قد و قواره و نيروي همه اين عروسك ها حتي قلدرترين شان كه شماره 8 باشد ، به هيچوجه در حد و حدود آن روبات هاي غول پيكر نيست حتي اگر شجاعت و بي باكي شماره 9 و جنگاوري شماره 7 چاشني اش شود. در اينجا بخشي ديگر از تفكرات اوانجليستي و حتي كاباليستي به كمك فيلمنامه نويس و فيلمساز مي آيد و آن استفاده از طلسم و جادويي است كه دانشمند سازنده عروسك ها برايشان به صورت فلزي دايره اي شكل با علائمي شبيه به نشان هاي جادوگران مصر باستان (كه الهام بخش بنيانگذاران اصلي كاباليسم يعني شواليه هاي معبد بودند) برجاي گذارده و شماره 9 با مراجعه به اتاقي كه در آن متولد شد ، به رازش پي مي برد. نكته مهم اين است كه در ابتدا عروسك شماره يك به عنوان هادي و راهبر سايرين با همان شكل و شمايل كشيشي با استفاده از طلسم و جادوي مذكور مخالفت نموده و آن را علم تاريكي يا "جادوي سياه" خطاب مي كند كه باعث گمراهي خواهد شد.

شواليه هاي معبد تيم برتن

(يعني همان موضعي كه كليسا در مقابل شواليه هاي معبد و مكتب كابالا گرفت و آنها و عقايدشان را "شرك آميز" خواند. لازم به ذكر است ، براساس اسناد و مدارك موجود ، شواليه هاي معبد سليمان گروهي از صليبيون بودند كه پس از كشتار و قتل عام وسيع مسلمانان در اورشليم ساكن شدند و ضمن كاوش هايي در مسجدالاقصي و قبه الصخره تحت تاثير     آموزه هاي مرموزي قرار گرفتند و عقايد شرك آميز مصر باستان را همراه سحر و جادوگري آموختند. در كتابي با نام "كليد حيرام" نوشته دو مورخ فراماسون درباره شواليه هاي معبد آمده است : "...اين گروه ، آثاري در اورشليم كشف كردند كه ديدشان را نسبت به جهان تغيير داد و با وجود مسيحي بودن به پذيرش عقايد و فلسفه كاملا متفاوت و اجراي مراسم بدعت آميز و اجراي تشريفات "جادوي سياه" اقدام كردند..." بسياري از محققان و كارشناسان تاريخ براين عقيده اند كه همين عقايد وافكار و سازمان شواليه هاي معبد بود كه با انديشه هاي كاباليستي ، تشكيلات فراماسونري را در طول تاريخ بنياد نهاد.)

به هر حال سرانجام همان علم تاريكي و  جادوي سياه (كاباليستي)به كمك عروسك هاي پارچه اي انيميشن "9" آمده و باعث نابودي نهايي دشمن مي شود. شايد هم انتخاب عدد 9 و اساسا ساخته شدن و بازماندن 9 عروسك پارچه اي براي نجات دنيا از شر جانور خبيث ضد مسيح ، اشاره اي غيرمستقيم به تعداد اوليه گروه شواليه هاي معبد سليمان باشد كه همين تعداد 9 نفر بودند !

( در برخي از فيلم هاي آخرالزماني اين عدد 9 ، به نوعي مورد اشاره قرار گرفته است مثلا تعداد ياران حلقه در "ارباب حلقه ها" يا تعداد اساتيد جداي در "جنگ هاي ستاره اي" و يا اعضاي اصلي محفل ققنوس در "هري پاتر")

 

اگرچه انيميشن "9" از برخي خصوصيات يك انيميشن معمولي برخوردار نيست ، مثلا هيچ گونه ترانه يا آوازي ( كه در انيميشن ها حتي آثار خود تيم برتن از قبيل "عروس مرده" و "كابوس نيمه شب پيش از كريسمس" به انواع مختلف خوانده و و با حركات ريتميك شنيده و ديده مي شود ) به گوش نمي رسد يا تقريبا اغلب تصاوير به شكل سياه و سفيد يا تك رنگ به چشم مي آيند و از رنگ بندي هاي يك انيميشن خبري نيست ( حتي در "عروس مرده" هم دنياي مردگان مملو از رنگ و نور بود) اما در ميان انيميشن هاي توليدي سال جاري مانند "بالا" ( كه محصول همين كمپاني فوكوس بود) ، "كورولاين" و حتي اثر تازه هيائو ميازاكي جايگاه ويژه اي مي تواند داشته باشد ، خصوصا كه دومين انيميشن آخرالزماني طي دو سال اخير به حساب مي آيد.

تيم برتن در مصاحبه اي كه در افتتاحيه همين انيميشن "9" انجام داد ، درپاسخ به اينكه چرا به سراغ يك موضوع آخرالزماني رفته است ، به كنايه و طعنه درباره خيل فيلم هايي كه به آخرالزمان و مسئله منجي مي پردازند ، گفت :"...يك ميليون فيلم درباره آخرالزمان ساخته شده !! ولي اين از همه آنها بهتر است!!!

نويسنده : سعيد مستغاثي

به نقل از وبلاگ نویسنده

 

   برگرفته از وعده صادق

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد مطالب وبلاگ چیست؟
    مهمترین برنامه جهت تعجیل در ظهورچیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 211
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 27
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 75
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 105
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 113
  • بازدید ماه : 113
  • بازدید سال : 8,898
  • بازدید کلی : 107,571