مسیح به اعتقاد مسیحیان نیز آخرین نجات بخش است و در مورد آفرینش او به چنین اندیشه ای برخورد می کنیم.آن جا که عیسی (ع) با یهودیان گفتگو می کند، ظاهرا به وجود خویش در آغاز آفرینش ( حتی قبل از ابراهیم اشاره می کند.)
مسیح به اعتقاد مسیحیان نیز آخرین نجات بخش است و در مورد آفرینش او به چنین اندیشه ای برخورد می کنیم.آن جا که عیسی (ع) با یهودیان گفتگو می کند، ظاهرا به وجود خویش در آغاز آفرینش ( حتی قبل از ابراهیم اشاره می کند.)
باورمندي به ظهور منجي در ميان اقوام گوناگون چندان كتمانناپذير است كه نه تنها اقوام معتقد به اديان ابراهيمي بلكه پيروان اديان و مذاهبي كه اصطلاحا غير ابراهيمي و غيرالهي ناميده ميشوند را نيز شامل ميشود.
مسيحيان معتقد به ((بازگشت مسيح))[1] هستند. در مسيحيت، در عهد جديد نجات دهندگي به حضرت عيسي نسبت داده شده است، زيرا او مأمور شده است كه امت خويش را از گناه نجات بخشد. مسيحيان با تعابير زيادي از آمدن مصلح جهاني خبر دادهاند، گاهي از آن به ((ملكوت خدا)) تعبير ميكنند. از الفاظي همچون شيلو، روح راستين، پسر انسان نيز بارها در آيات انجيل براي بيان دوره آخر الزمان استفاده گرديده است.
گفتنی است نسب حضرت حجت از سمت مادر بزرگوارشان نرجس خاتون به شمعون ابن هممون صفا می رسد که وی پسر عمه حضرت مریم مادر حضرت عیسی (ع) بوده است و جالب اینکه هردو این بزرگواران از نسل داوود پیامبر بوده اند . سایر موارد مطروحه در این آیه را نیز عینا در روایات اسلامی داریم به عنوان نمونه امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند: در هنگام ظهور درندگان با هم به سادگی خواهند زیست (و التسلعت السباع) و بز شاخدار به بز بدون شاخ حمله نخواهد کرد و...
در احادیث اسلامی از مسجد ذوالقرنین نیز یاد شده است. مسجد و ساختمان بزرگی که درازای آن ۴۰۰ ذراع بوده، که در ساختمان آن از تختههای چوب و مس و الواح مسین استفاده شده است. درازاى هر تخته چوب ۲۲۴ ذراع و فاصله دو ديوار ۲۰۰ ذراع و بلندى ديوارها ۲۲ ذراع گفته شده است. و مجلسی به نقل از ثعلبی محل ساخت سد ذوالقرنین را "پايان شرقى سرزمين ترك" خوانده است.
حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است. همان طور که خدا می گوید در سنت الهی تغییر وجود ندارد «مشرکان با نهايت تأكيد به خدا سوگند خوردند كه اگر پيامبرى انذاركننده به سراغشان آيد، هدايت يافتهترين امّتها خواهند بود امّا چون پيامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصلهگرفتن از (حق) چيزى بر آنها نيافزود.
يهوديان از تورات براي شناخت دين خود استفاده ميكنند و در اين زمينه از "تلمود " كه شرحي شفاهي از تورات است و مدتها پس از وفات حضرت موسي(ع) جمعآوري و تدوين گرديده، سود ميجويند. براساس مندرجات تورات خدايآنان "يهوه " است كه تنها پروردگار يهوديان است و بس اما بقيه مردم (غيريهوديان) خداي ديگري دارند
مجسمه آزادی فقط یک تندیس ساده نبود بلکه نماد اسرار آمیزی از یک جریان مخفی و مخوف بود که سالها بعد نبض حیات سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی جهان را به دست گرفت لذا آنچه قرار است در این جستار به آن پرداخته شود ، نگاهی جدید و از زاویه ای دیگر به اسرار پشت پرده مجسمه ای است که آنرا به اصطلاح تندیس آزادی می خوانند.
ادعاى جدید پولس در مورد شریعت مبتنى بر الهیات خاص اوست و به مباحثى مانند ایمان، فداء و نجات گره خورده است. پولس شریعت را براى دوره قبل از آمدن مسیح مىدانست که با فدا شدن عیسى مسیح، دوره کارآمدى شریعت (اعمال) به پایان رسیده است.
در موردى، آن حضرت به صراحت به شاگردان خود و سایر مردم توصیه مىکند: به شریعت موسوى کاملاً پایبند باشید؛ اما از نفاق کاتبان و فریسیان بپرهیزید. از ادامه سخنان ایشان، که باز نقدى بر نحوه رفتار علماى یهود است، مىتوان دریافت که حضرت عیسى علیهالسلام با شریعت موسوى مخالف نبودند، بلکه با ریاکارى کاهنان و اینکه آنان عالمان بىعمل هستند، مخالفت مىکردند.
اسلام هراسى و اسلام ستیزى در واقع ناظر بر طراحى بازى برد برد از جانب نظام سلطه در برابر بیدارى اسلامى مىباشد. بدین معنا که بى حسى و بى تفاوتى مسلمانان در برابر تکرار اهانتها، از یک سو، تلاشى خواهد بود براى پیشروى بیشتر در برابر بیدارى اسلامى و تفوق فرهنگ غربى در مقابل خودآگاهى دینى و بازیابى هویت اسلامى مسلمانان
فيلم «فهرست شيندلر» با روشناي شمعي درتاريكي و مراسم دعاي يهوديان شروع مي شود. مشخصات فيلم همراه با حركت قطاري كه مهاجران را حمل مي كند، نوشته مي شود. شيندلر، فردي خوشگذران و پرقدرت است. او عضو حزب ناسيونال سوسياليسم آلمان است و يهوديان را براي منافع اقتصادي خود قرباني مي كند. شيندلر با افسران «اس اس» همكاري مي كند و در كشتار يهوديان، تصميم گيري ها برعهده اوست. دركنار او، شخصيت هاي ديگري نيز قرار دارند كه درعين وفاداري به آرمان هاي نازي ها، بركشته شدگان دل مي سوزانند.
تعبیر «جنگ صلیبی» معادل واژه انگلیسی Crusade است كه خود از واژه اسپانیایی Cruzada (دارای نشانِ صلیب) برگرفته شده است؛ زیرا شركتكنندگان مسیحی در این جنگ، به دستور پاپ اوربانوس دوم (دوره پاپی: 481ـ492/ 1088ـ1099)، منادی اینجنگها، بر روی شانه راست لباس یا زره خود نشان صلیب میدوختند. واژه Crusade در سده هجدهم میلادی ابداع شد كه تاكنون نیز به كار میرود. از نظر تاریخی، یك قرن بعد از شروع نخستین جنگ...
کنگره کلمبوس ، یهودیت را به عنوان روحی که بدن آن اسرائیل است، معرفی میکند، و به گروههای وفادار به یهودیت که از سنت دینی خود دلسرد شدهاند، پیمانی نشان میدهد که میتواند به پیوند بین یهودیان بینجامد.همچنین این کنگره تصریح میکند که همه یهودیان به مساعدت جهت بازسازی فلسطین سرزمین یهودی که پناهگاه فقرای مرکز فرهنگ یهودی و حیات معنوی آن محسوب میشود، ملتزم هستند.
آیا پرستش در کشورهای مختلف مخصوص خداوند یکتاست؟! عادات و رسوم خرافی و توسل به غیر خدا در کدام کشورها همچنان رواج دارد؟ آیا خرافه و خرافه پرستی در غرب پیشرفتۀ صنعتی و مدعی، وجود دارد؟برای آشنایی بیشتر با برخی آداب و رسوم خرافی و ادیان الحادی در جهان با این گزارش ویژه همراه شوید...
خاستگاه فراماسونری، اصول اعتقادی الحادی است. این نکتهای است که میتوان آن را از مفاهیم و علائم پنهان فراماسونری به دست آورد. به همین سبب، اصول آن با مذاهب توحیدی در تعارض است. «مایکل هاوارد»، مورخ آمریکایی در نوشته محرمانهای مربوط به ماسونهای عالیرتبه، به دلایل انتقاد مسیحیت از فراماسونری پرداخته و مینویسد:چرا مسیحیت، منتقد فراماسونری است؟ پاسخ این سؤال در «رموز» فراماسونری نهفته است.
اگر این رموز در دسترس عموم قرار گیرد، برای کسانی که از فلسفة آن مطلع نیستند، قابل درک نخواهد بود. در حقیقت احتمال اینکه بسیاری از اعضای لژها نیز معنای رموز را درک کنند، پایین است. در محفل درونی فراماسونری، در میان کسانی که به درجات بالای سازمان رسیدهاند، ماسونهایی وجود دارند که خود را وارثان سنت کهن و متعلق به دوران پیش از میلاد میدانند که از اعصار پیشین به تواتر به آنها منتقل شده است.
شاید یك عده سریع موضع بگیرن كه «ای بابا! سریاله دیگه! شما هم كه تا می بینید یه چیزی طرفدار داره ، سریع می كوبین تو سرش!» اما حقیقت اینه كه صهیونیسم ، از هر حربه ای برای رسیدن به هدفهاش استفاده می كنه. یه مثال می زنم تا این موضوع رو بهتر متوجه بشید.
عبارت «موش» كه سال ها در اروپا ، خطاب به یهودیان گفته می شد ، نه با مقابله به مثل یهودیان كه طی یك جریان فرهنگی - رسانه ای ، در مدت چند سال عملآ از بین رفت. چطور؟ اكثر ما انیمیشن «میكی موس» كه بازگو كننده ماجراهای موشی زیرك در مقابله با توطئه های دشمن بود را دیده ایم. بخش اول عبارت Mici Mouse (كه به معنای «میكی موشه» است) یعنی Mici ، در ذهن واژه Mike (مخفف میكائیل كه از اسامی عبرانی است) را تداعی میكند و از سوی دیگر واژه Mice ، به معنی جمع كلمه Mouse یعنی موش هاست و در كل ، در دل نام این انیمیشن ، ارتباطی چندگانه بین موش و یهود نهفته است. این موش زیرك و دوست داشتنی ، آنچنان در دل های بینندگان نفوذ می كند كه دیگر تركیب «موش كثیف» ، تركیبی ناخوشایند و ناچسب به نظر نمی رسد.
يهود از كار و امداد جادوگري كه شياطين در عصر سليمان براي مردم ميخواندند و ياد ميدادند پيروي ميكردند [و آنها را براي پيشبرد مقاصد خود به كار ميگرفتند] سليمان هرگز به سحر و كفر آلوده نشد،ليكن شياطين كفر ميورزيدند و مردم را سحر و جادوگري تعليم ميدادند و [نيز يهود] از آنچه بر دو فرشته بابل به نامهاي «هاروت» و «ماروت» نازل شد، پيروي ميكردند. [آن دو فرشته از طريق باطل كردن سحر، ناچار شيوة كار ساحران را به مردم ياد ميدادند.] و به هيچ كس چيزي ياد نميدادند مگر اينكه قبلاً به او ميگفتند: «ما وسيلة آزمايش شما هستيم، كافر نشويد و از اين تعليمات استفادة ناصواب نكنيد.»
تعداد صفحات : 11