loading...
awaken

با توجه به مطالب گفته شده نتیجه می شود که کشور افغانستان امروز، وارث بخش هایی از سیستان و خراسان قدیم می باشد.

حال اگر ما به اولین حرکت تهاجمی فراماسونری در آخرالزمان توجه کنیم، خواهیم دید که این حرکت، با توصیفاتی که روایات اسلامی از مکان « خروج » دجال ارایه می دهند، مطابقت دارد. بدین ترتیب که حرکت نظامی و هجوم ناگهانی فراماسونری به رهبری آمریکا (که دقیقاً مطابق  با کلمه ی خروج در روایات است)، از افغانستان شروع شد و همان طور که گفتیم، افغانستان شامل خراسان و سجستان (سیستان) می باشد. به عبارت دیگر، تهاجم نظامی فراماسونری علیه اسلام که ابتدائاً از افغانستان آغاز شد، دقیقاً مطابق پیشگویی روایات درباره ی خروج دجال از خراسان و سجستان می باشد.

نکته ی بسیار جالب اینکه، روایتی از امام باقر (ع) نقل شده است که تحلیل فوق را تأیید می نماید:

« معاوية بن حكيم، عن محمد بن شعيب بن غزوان، عن رجل عن أبي جعفر عليه السلام، قال: دخل عليه رجل من أهل بلخ. فقال له: يا خراساني، تعرف وادي كذا و كذا؟   قال: نعم؛   قال له: تعرف صدعاً في الوادي من صفته كذا و كذا؟  قال: نعم؛  (قال:) من ذلك يخرج الدجال . »(164)

« معاوية بن حكيم،   از محمد بن شعيب بن غزوان،   از مردی از  أبي جعفر عليه السلام ( امام محمد باقر (ع) )، نقل می کند: مردی از بلخ (از استان های افغانستان امروز) نزد امام باقر (ع) وارد شد. پس (امام) به او فرمود: ای خراسانی، آیا فلان وادی (دره) را می شناسی؟  (آن شخص) گفت: بله؛  (امام) به او فرمود: آیا شکافی (تنگه ای) را با چنین و چنان خصوصیاتی در آن وادی (دره) می شناسی؟  (آن شخص) گفت: بله؛  (امام فرمود:) دجال از آنجا خروج می کند. » 

همان گونه که در حدیث فوق ملاحظه فرمودید، امام باقر (ع) محل خروج دجال را بخشی از خراسان دانسته اند که در نزدیکی بلخ و در کشور افغانستان امروزی قرار دارد، که این مسأله با تحلیلی که در رابطه با هجوم فراماسونری به افغانستان ارایه کردیم، مطابقت دارد.

با توجه به مطالب ذکر شده، می توان نتیجه گرفت که محل « خروج » فراماسونری در آخرالزمان، با محل  خروج « دجال » در روایات اسلامی، مطابقت زیادی دارد.

ذکر یک نکته ی مهم: آنچه که در احادیث و روایات در مورد حرکت آخرالزمانی دجال گفته شده است، عمدتاً پیرامون « خروج » دجال است نه « ظهور » وی.  تفاوت این دو کلمه، این است که  « ظهور »  به معنی پدید آمدن و آشکار شدن است،  ولی « خروج » به معنی یورش و حرکت تهاجمی است.

ذکر یک نکته ی مهم: با توجه به مطالب گفته شده در این بخش از مقاله، نتیجه می گیریم که با فرض دجال بودن فراماسونری، حرکت « خروج » مانند این تشکیلات در افغانستان نشان می دهد که ما به زمان ظهور حضرت قائم (عج)  بسیار نزدیک تر شده ایم؛ اما این مطلب به این معنا نیست که حتماً ظهور  حضرت قائم (عج) در یک یا دو سال دیگر و یا سی یا چهل سال دیگر به وقوع خواهد پیوست؛ زیرا در روایات اسلامی، فاصله ی مشخصی بین خروج دجال و ظهور حضرت مهدی (عج) ذکر نشده است و زمان هایی که در روایات در این رابطه بیان شده است،  عمدتاً کنایی می باشند.  برای مثال،  در روایتی که فتنه گری دجال را در « چهل روز »  بیان می کند،  روز اول این چهل روز، برابر یک سال،  روز دوم برابر یک ماه و ... بیان شده است(165)   که این مطلب نشان می دهد « چهل روز » ذکر شده در روایت مذکور، « چهل روز » کنایی می باشد نه « چهل روز » حقیقی.

علاوه بر این در روایات مختلف، زمان های متفاوتی برای فتنه گری دجال ذکر شده است؛ برای مثال در بعضی از روایات، مدت زمان فتنه ی دجال « چهل سال »(166)  و  در برخی دیگر « چهل روز »(167)  ذکر شده است.  بنابراین  نمی توان فاصله ی خروج دجال تا ظهور حضرت مهدی (عج) را حدس زد.

از سوی دیگر، « دجال » از نشانه های « حتمی »(168) پنج گانه ی ظهور نیست. به همین دلیل، نمی توان فاصله ی خروج دجال را تا ظهور حضرت قائم (عج) تخمین زد. چرا که تنها وقوع نشانه های « حتمی » ظهور را می توان مبنای نزدیک شدن قریب الوقوع حضرت مهدی (عج) دانست و در غیر این صورت، توقیت (وقت تعیین کردن) برای ظهور، جایز نیست.(169)    


5– پشت سر دجال چیزی است که مردم آن را نان می بینند.


حضرت علی (ع)  در  پاسخ  به  سوال  یکی   از  یارانشان  درباره ی  دجال، می فرمایند:

« ... و خلفه جبل أبيض يري الناس أنه طعام ... »(170)

« ... و در پشت او (دجال)  کوه سفیدی  است  که مردم  آن  را  طعام (غذا) می پندارند ... »

همچنین  پیامبر گرامی اسلام (ص)  در طی حدیثی،  دجال را چنین توصیف کرده اند:

« ... معه جنة و نار و جبل من خبز و نهر من ماء ... »(171)

« ... همراه  او (دجال)،  بهشت و جهنم،   و کوهی از نان،   و  نهری  از  آب می باشد ... »

این توصیفات گرچه عجیب به نظر می رسند، اما اگر به صورت کنایی به مفاهیم آن توجه کنیم (همانند بسیاری از احادیث پیرامون دجال)، خواهیم دید که شباهت های زیادی با ویژگی های فراماسونری دارند.

برای بررسی این مطلب، لازم است در ابتدای بحث، نگاهی مجدد به اسکناس 1 دلاری آمریکا (که واحد پول آمریکا و عملاً واحد پول جهان است)، بیندازیم:

 

اسکناس يک دلاري آمريکا


در تصویر فوق، اسکناس 1 دلاری آمریکا را ملاحظه می فرمایید که واحد پول آمریکا و عملاً واحد پول جهان است. (حتی امروزه با وجود حضور رقبایی چون یورو، 1 دلار آمریکا کماکان واحد پول بین المللی است.)  بدین ترتیب اسکناس 1 دلاری آمریکا، نماد پول، ثروت و رفاه است؛ تا جایی که عکس 1 دلاری آمریکا، بر روی جلد بسیاری از مجلات اقتصادی به چشم می خورد و نماد ثروت و قدرت می باشد.  بدین ترتیب می توان گفت که اسکناس 1 دلاری آمریکا چیزی است که در نظر اکثر مردم، ثروت، رفاه و ... را به همراه دارد و بسیاری از مردم برای به دست آوردن آن، تلاش های بسیاری می کنند و حتی در این راه، گهگاه به اعمال ناشایست نیز دست می زنند. به عبارت دیگر، اسکناس مذکور چیزی است که مردم آن را نان می بینند. (البته جالب است بدانیم که اهمیت پول در بین مردم دنیا به قدری زیاد است که در بسیاری از زبان های دنیا (از جمله فارسی و انگلیسی)، کلمه ی (نان : Bread) به معنای « پول : Money » نیز می باشد.)

همان گونه که در بخش های آغازین این مقاله ذکر شد،  در پشت اسکناس 1 دلاری آمریکا،  علامت  « هرم و چشم جهان بین »  وجود دارد.  اگر  مطابق بحث هایی  که  در  بالا  انجام  دادیم،  علامت ماسونی و یک چشمی « هرم و چشم جهان بین » را به عنوان نماد دجال بپذیریم، خواهیم دید که این پیشگویی روایات در مورد دجال،  با فراماسونری مطابقت زیادی دارد؛ بدین ترتیب که نماد « هرم و چشم جهان بین » یا (نماد دجال از نظر ما) در پشت دلار قرار دارد؛ اگر مطابق روایات، به پشت دجال (در اینجا پشت نماد مذکور) توجه کنیم، تصویر اسکناس 1 دلاری آمریکا را خواهیم دید که واحد پول آمریکا و واحد پول جهان است. در واقع چیزی است که مردم آن را نان (رزق و روزی) می پندارند. علاوه بر این همان گونه که گفته شد،  کلمه ی  (نان : Bread)  در  بسیاری  از زبان ها از جمله زبان انگلیسی  و  فارسی  و ...  به  معنای  پول  نیز می باشد. بدین ترتیب سخن روایات را در مورد دجال، می توان بدین گونه نیز با فراماسونری مطابقت داد که: « در پشت دجال (نماد هرم و چشم جهان بین فراماسونری)  چیزی  است  که  مردم  آن  را  نان (پول، رزق و روزی، طعام) می بینند. » 

 

علامت «هرم و چشم جهان بين» در پشت اسکناس يک دلاري آمريکا. اگر فراماسونري را دجال فرض کنيم و علامت معروف يک چشمي «هرم و چشم جهان بين» را نماد دجال در نظر بگيريم;
 

 

خواهيم ديد که در پشت علامت مذکور, اسکناس يک دلاري آمريکا وجود دارد که واحد پول آمريکا و واحد پول جهان است. انسان ها هر روزه در تلوزيون و برنامه هاي اقتصادي, آن را مشاهده ميکنند و چه بسا که عده زيادي آرزوي بدست آوردن آن را دارند. در واقع چيزيست که مردم آن را نان (رزق و روزي) مي پندارند و براي کسب آن گهگاه به اعمال ناشايست نيز دست ميزنند.
 

البته لازم به ذکر است که حتی اگر تحلیل فوق را در رابطه با دلار، نادیده بگیریم، شواهد دیگری نیز وجود دارند که تطبیق فراماسونری را بر روایت ذکر شده در رابطه با دجال، تأیید می کنند. برای مثال همان گونه که می دانیم، بخش اعظم ثروت دنیا در اختیار کشورهای غربی، به خصوص آمریکا و انگلیس قرار دارد. همچنین دولت اسراییل نیز از نظر اقتصادی، در وضعیت مناسبی به سر می برد. وضعیت اقتصادی و رفاه مادی کشور های ماسونی باعث شده است تا بسیاری از ساکنان کشور های دیگر (بالاخص کشور های جهان سوم)،  به کشور های غربی و در رأس آن ها آمریکا مهاجرت  نمایند.   تبلیغات  فراوان کشور های ماسونی و در رأس آن ها آمریکا، سبب شده است تا عده ی زیادی از مردم جهان، آمریکا را مظهر رفاه مادی و اقتصادی ببینند و این کشور ماسونی را به عنوان مدینه ی فاضله ی دنیوی و سرای خوشبختی بشناسند و حتی برای زندگی در این کشور،  رنج های  زیادی  را  متحمل  شوند.   این مسأله را می توان بر این توصیف روایات درباره ی دجال تطبیق داد:

« ... و در پشت او (دجال)  کوه سفیدی  است  که مردم  آن  را  طعام (غذا) می پندارند ... »

بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، تشکیلات فراماسونری با روایات اسلامی مذکور درباره ی دجال، مطابقت زیادی دارد.

همان گونه که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، شالوده ی فراماسونری بر پایه ی تعالیم  یهودی  کابالا بنا نهاده شده است و قوم بنی اسراییل، اولین قومی بودند که تعالیم کابالا را گسترش دادند. در واقع می توان گفت که رابطه ی یهود و فراماسونری، همیشگی بوده است.


6 – دجال از مادری یهودی زاده می شود.

در روایات ذکر شده در مورد دجال، بیان شده است که وی از مادری یهودی زاده شده و اصلیتی یهودی دارد.(172)  این مطلب نیز انطباق دجال را بر  فراماسونری نشان می دهد.

همان گونه که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، شالوده ی فراماسونری بر پایه ی تعالیم  یهودی  کابالا بنا نهاده شده است و قوم بنی اسراییل، اولین قومی بودند که تعالیم کابالا را گسترش دادند. در واقع می توان گفت که رابطه ی یهود و فراماسونری، همیشگی بوده است.

بدین ترتیب می توان گفت که این توصیف ذکر شده در روایات درباره ی دجال،  مطابقت زیادی با خصوصیات فراماسونری دارد.
 

7 – زنا زادگان،  شراب خواران،  آواز خوانان،  شیطان ها  و  یهودیها  از  پیروان  دجال هستند.(173)

به نظر نمی رسد که این مطلب نیاز به توضیح داشته باشد! زیرا که در قسمت های مختلف مقاله به این مطلب اشاره شده است که فراماسونری، مهمترین و قویترین حامی گروه های شیطان پرست، فاسد و ... و قویترین پشتیبان یهودیان صهیونیست است. گروه های مذکور نیز متقابلاً از فراماسونری حمایت کرده و سربازان خط مقدم آن به شمار می روند. از این مسأله نتیجه می شود که توصیف فوق درباره ی دجال، با ویژگی های فراماسونری مطابقت دارد.


8 – خورشید با او سیر می کند.

حضرت علی (ع)  در  پاسخ  به  سوال  یکی   از  یارانشان  درباره ی  دجال، می فرمایند:

« ... و تسیر معه الشمس ... »(174)

« ... و خورشید با او سیر می کند ... »

همان گونه که از متن حدیث پیداست، این روایت نمی تواند بر یک انسان یا موجود زنده دلالت کند. زیرا از یک سو موجود زنده ای وجود ندارد که بتواند همواره و بدون خستگی با خورشید سیر کند. از سوی دیگر،  کسی که دایماً در حال سیر با خورشید است، نمی تواند به فریبکاری مردم بپردازد و اعمال خود را انجام دهد. (همچون دجال)

چنین تعبیری، احتمالاً برای بیان وسعت عملکرد دجال به کار رفته است و منظور از آن، این است که دجال در تمام نقاط دنیا فعالیت می کند. برای فهم بهتر این مطلب، به یک ضرب المثل معروف انگلیسی توجه فرمایید:

« در امپراطوری بریتانیا، خورشید هیچ گاه غروب نمی کند. »(175)

مفهوم این ضرب المثل این است که امپراطوری بریتانیا به قدری وسیع است که اگر در انگلستان (مرکز بریتانیا) خورشید غروب کند، در یکی از  مستعمره هایش  خورشید طلوع خواهد کرد!

امروزه نیز آمریکا و انگلیس (کشور های ماسونی) دراکثر نقاط دنیا یا مستعمره دارند و یا پایگاه نظامی احداث کرده اند. با این اوصاف تلویحاً خورشید در آن ها غروب نمی کند! پس می توان گفت که این کشور ها همواره با خورشید سیر می کنند و خورشید را همیشه خواهند دید.

با توجه به مطالب فوق، می توان گفت که توصیفات ذکر شده در روایت مذکور درباره ی دجال، مطابقت زیادی با اوصاف فراماسونری دارد.


9 – ادعای نبوت و در آخر ادعای خدایی می کند.

در احادیث اسلامی و روایات پیرامون دجال چنین آمده است که وی ادعای نبوت و پیامبری می نماید؛ علاوه بر این در روایات ذکر شده است که دجال حتی پا را از این گستاخی فراتر می گذارد و (نعوذ بالله) ادعای خدایی نیز می نماید.

از جمله احادیثی که به ادعای نبوت دجال اشاره می نماید، حدیث زیر از پیامبر گرامی اسلام (ص) است:

« لاتقوم الساعة حتى يخرج المهدى من ولدى، و لا يخرج المهدى حتى يخرج ستون كذاباً كلهم يقولون: أنا نبى. »(176)

« قيامت بر پا نمي شود تا وقتي كه  مهدي (عج)  از فرزندانم ظهور كند و مهدي (عج) قيام نمي كند تا وقتي كه شصت دروغگو خروج كنند که هر کدام می گویند: من پیامبرم. »

همچنین احادیث دیگری نیز وجود دارند که در آن ها ذکر شده است که دجال ادعای خدایی می کند. از جمله ی این احادیث می توان به حدیث زیر از حضرت علی (ع) اشاره کرد:

« ... ينادي بأعلى صوته يسمع ما بين الخافقين، من الجن و الانس و الشياطين، يقوم:  إليّ أوليائي؛   أنا الذي  خلق  فسوى،  و  قدر  فهدى؛   أنا ربكم الاعلى ... »(177)

« ... (دجال) با صدای بلند خود چنان ندا درمی دهد که از مشرق تا مغرب، جن و انس و شیاطین صدای او را می شنوند؛ او می گوید: « بسوی من بیایید ای دوستان من؛ منم آن کسی که آفرید و سپس همه چیز را معتدل و متناسب کرد و روزی هر کسی را تقدیر نمود و همه را به یافتن آن راهنمایی کرد؛ من پروردگار بلند مرتبه ی شما هستم ... »

بدین ترتیب ملاحظه فرمودید که یکی از خصوصیات مهم دجال این است که در ابتدا ادعای نبوت نموده و سپس ادعای خدایی می نماید. نکته ی مهمی که می توان در این رابطه به آن اشاره کرد، این است که توصیف مذکور که درباره ی دجال بیان شده است، انطباق زیادی با ویژگی های فراماسونری دارد.

رهبران و سردمداران فراماسونری در جهان امروز، ادعاهای گزاف بسیاری دارند. عده ای از آن ها خود را به عنوان منجی انسان ها دانسته و تلویحاً ادعای پیامبری می نمایند. بسیاری از آن ها نیز پا را از این فراتر نهاده و با اعمال خود سعی دارند تا خود را هم سطح ذات اقدس خداوندی جلوه دهند. آن ها با این اعمال قصد دارند تا به خیال خام خود، خداوند را به سخره بگیرند و بدین ترتیب گامی در جهت یکی از اهداف مهم فراماسونری (که همانا حذف اعتقادات مذهبی انسان ها است)، بردارند. برای درک بهتر این مطلب، چند مثال را در این زمینه ذکر می نماییم:

از مهمترین و برجسته ترین افرادی که در دستگاه فراماسونی دنیای امروز، مشغول خدمت در جهت اهداف این تشکیلات شیطانی است، شخص جرج بوش رییس جمهور آمریکا است.  وی که به دلیل خدمات زیاد و تبحر کافی  در گروه  مخفی و شیطانی (Skull & Bones)، ملقب به (Magog) بوده است،(178) در حال حاضر رهبری سیاسی فراماسونری را پذیرفته است.

نکته ی جالب این که جرج بوش بارها در جملات خود  عبارتی  را  به  کار  برده است که تلویحاً با آن ها « ادعای نبوت » کرده است. مثال زیر، یک نمونه از این ادعاها است:

نويسنده ی اندونزيايي در مقاله‌اي با عنوان  « رييس جمهوري آمريكا  و  صدايي  از آسمان »  نوشت:

« بوش در ديدار با محمود عباس اعلام كرده است: از جانب  خدا  به رياست جمهوري آمريكا انتخاب شده است، از جانب  خدا  به  وي  دستور  حمله  به القاعده و صدام حسين داده شده است و از جانب خدا از وي خواسته شده است تا به حل بحران خاورميانه كمك كند. »(179)

همچنین وی پا را فراتر نهاده و به طور غیر مستقیم از طریق  دستگاه  تبلیغاتی  خود  ادعای   خدایی  نیز  کرده  است.  این  مسأله  تا  آن  جا  پیش رفته است که  طرفداران  ابله  وی،   او   را   تجلی  خدا ( حضرت مسیح (ع) )  می دانند! (در مسیحیت  تحریف  شده، سه ذات خداوندی وجود دارد: پدر (خدا)،        پسر ( عیسی (ع) )، و روح القدس).(180)

در رابطه با « ادعای خدایی » جرج بوش، می توان به مثال های زیر اشاره کرد:

1 – یکی از طرفداران جرج بوش (که همواره به جمهوریخواهان رأی داده است)، در انتخابات سال 2004 میلادی (اواخر دوره ی اول ریاست جمهوری بوش) و در هنگام  انتخاب  وی  برای  دومین  بار،  درباره ی جرج بوش می گوید:

 

(181)« .This is the very first time I felt God was in the White House »

                                                           

                                                (August 11, 2004, The New york Times)                

 
« این اولین بار است که احساس می کنم خداوند در کاخ سفید بود. »

 
 



 

2 – جرج بوش در بین گروهی از اوانجلیکال ها،  به عنوان « تجلی خدا » پرستش می شود.

در فیلم زیر که از یک کمپ انجیلی به نام « کمپ عیسی : Jesus Camp » اقتباس شده است، ملاحظه می گردد که تعدادی از کودکان، به پای عکس  جرج بوش  افتاده اند و یک صدا می گویند: « !This is the picture of God = این عکس خداست! ».  البته منظور آنها از خدا، حضرت مسیح (ع) است؛  چرا که آنها مسیح را فرزند خدا، و جرج بوش را تجلی مسیح (ع) می دانند. زیرا آن ها اعتقاد دارند که جرج بوش با حمله به عراق و حمایت فراوان از اسراییل، زمینه را برای  بازگشت  مسیح  آماده  کرده است.(182)

برای دانلود فیلم، اینجا کلیک کنید: (ترجمه ی فیلم در بخش قبلی ارایه شده است.)



 




مثال هایی که ذکر  شدند،  بخش  کوچکی از گزافه گویی ها و ادعاهای  سران فراماسونری می باشد.  به دلیل طولانی شدن مبحث، از ارایه ی مثال های  بیشتر در این رابطه خودداری می کنیم .

البته لازم به ذکر است که حتی اگر مثال های فوق را درباره ی فراماسونری نادیده بگیریم، شواهد دیگری نیز هستند که نشان می دهد تشکیلات فراماسونری، امروزه ادعای نبوت و خدایی می کند. برای مثال، سردمداران فراماسونری همواره از دموکراسی و آزادی سخن می گویند و از این الفاظ به عنوان ابزاری برای کشورگشایی  و  اشغالگری، بهره می برند.   آن ها  ادعا می کنند که کشورهای جهان باید برای زیستن در صلح و رفاه، به نظم نوین جهانی (New World Order) و دموکراسی غربی اقتدا کنند و این دو پدیده ی شوم را به عنوان پیام آور صلح و پیامبر عصر جدید بپذیرند.

علاوه بر ادعای نبوت، تشکیلات فراماسونری ادعای خدایی نیز می کند. بدین ترتیب که خود را در نظر مردم جهان، قادر بر هر کاری نشان می دهد و به دلیل در اختیار داشتن مراکز علمی و قدرت تکنولوژیکی، ادعا می کند که توانایی رسیدن به هر خواسته ای را دارد. از سوی دیگر این تشکیلات شیطانی، خود را معیار حق می داند (نه خداوند متعال)، و اعمال ملت ها را مطابق با خواست خود می سنجد. نمونه ای از این ادعا ها را می توانیم در سخن جرج بوش (یکی از سردمداران فراماسونری)  بیابیم  که درباره ی جنگ  علیه  تروریسم!  گفت: « کشورها در جنگ علیه تروریسم، یا با ما هستند یا علیه ما. »(183)

بدین ترتیب با توجه به مطالب گفته شده، درمی یابیم که فراماسونری نیز همانند  دجال  ذکر شده  در  روایات  اسلامی،  ادعای نبوت و ادعای خدایی می کند. این مطلب نیز یکی دیگر از شواهدی است که فراماسونری را بر دجال منطبق می نماید. 

 

 10 – دجال داخل دریاها می گردد و زمین زیر پای او درنوردیده می شود.

حضرت علی (ع)  در  پاسخ  به  سوال  یکی   از  یارانشان  درباره ی  دجال، می فرمایند:

« ... يخوض  البحار  و  تسیر  معه  الشمس  ......  تطوى  له  الارض  منهلاً منهلاً ... »(184)

« ... وارد درياها می شود و خورشید با او سیر می کند ...... زمين در زير پاهايش درنورديده می شود ... »

با توجه در متن روایت فوق، در می یابیم که توصیفات ارایه شده درباره ی دجال، مطابقت چندانی با ویژگی های یک انسان ندارد؛ بلکه این توصیفات بیشتر بر ابزار تکنولوژیک یک تشکیلات دلالت دارد.

در واقع با توجه در روایت فوق، به این نتیجه دست می یابیم که توصیفات مذکور، با ویژگی های فراماسونری و ابزارهای تکنولوژیک آن تطابق زیادی دارد. به عبارت دیگر، هواپیما، تانک، زیردریایی و کشتی های مختلف جنگی، ابزارهایی هستند که  تشکیلات جهانی فراماسونری  از آن ها برای بسط سلطه ی خود بهره می گیرد و این ابزار ها، با توصیفات روایت مذکور مطابقت زیادی دارند:

« ... وارد درياها می شود (زیر دریایی ها و کشتی ها)  و خورشید با او سیر می کند  ......  زمين  در  زير  پاهايش   درنورديده   می شود (تانک ها  و هواپیما ها) ... »

 

دجال داخل درياها مي گردد و زمين زير پاي او درنورديده مي شود.

بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، تشکیلات فراماسونری با روایت اسلامی مذکور درباره ی دجال، مطابقت زیادی دارد.


11 – دجال از زمان پیامبر (ص) یا قبل از  ایشان ( زمان حضرت نوح (ع) ) زنده است و عمر طولانی دارد.

در بین احادیثی که در باب دجال ذکر شده اند، احادیثی وجود دارند که حکایت از عمر طولانی وی دارند.(185)

علاوه بر این، احادیثی نیز وجود دارند که به طور غیر مستقیم، دلالت بر عمر طولانی دجال دارند. نمونه هایی از این احادیث، به شرح زیر می باشند:

1 – پیامبر گرامی اسلام (ص)، درباره ی دجال فرمودند:

« ألا أحدثكم عن الدجال حديثاً ما حدث به نبي قومه: إنه أعور، و إنه يجيء معه بمثل الجنة و النار، و التي يقول عليها الجنة هي النار؛ إني أنذركم كما أنذر به نوح قومه ... »(186)

« آيا براى شما در مورد دجال حديثى بگويم كه هيچ پيامبرى به قوم خود نگفته است: او أعور (يك چشم) است، و چيزى همانند بهشت و جهنم با خود حمل مى كند، و چیزی که آن را بهشت می نامد، ولی (در واقع) جهنم است؛ من شما را از او بيم می دهم، آنچنانكه حضرت نوح قومش را از او بيم داد ... »

2 – پیامبر گرامی اسلام (ص)، درباره ی دجال فرمودند:

« إنه  لم يكن  نبي  بعد  نوح  إلا  و قد أنذر  قومه  الدجال،  و  إني  أنذركموه ... »(187)

« هيچ پيامبرى پس از نوح نيامد مگر اينكه امت خود را از دجال بر حذر داشت، و من شما را از او بر حذر می دارم ... »

با دقت در احادیث فوق، درمی یابیم که مسأله ی دجال صرفاً اختصاص به اسلام و مسلمانان ندارد؛ بلکه موضوع دجال، در زمان های قبل از پیامبر اسلام (ص) و حتی در زمان  حضرت نوح (ع)  نیز مطرح بوده است.  این  مسأله نشان می دهد که دجال در آن زمان نیز وجود داشته است؛ زیرا اگر در آن موقع وجود نمی داشت، دلیلی نداشت تا حضرت نوح (ع) قومش را از وی بیم دهد. حال آن که ما می دانیم پیامبران خدا (بالاخص پیامبران اولوالعزم) هیچ حرکت عبثی انجام نمی دادند و این هشدار حضرت نوح (ع) نیز نشان از زنده بودن دجال در زمان وی دارد.

با مطالعه ی احادیث فوق، این نتیجه حاصل می شود که تصور چنین عمر طولانی برای یک انسان  محال  است؛  به ویژه  این  که  آن  انسان، دشمن خدا هم باشد.  تعداد کمی از انسان ها عمر طولانی  داشته اند  که  همه ی آن ها نیز همچون حضرت نوح (ع)، مومن بوده اند. از جمله بندگان خاص خداوند که عمر بسیار طولانی داشته است، حضرت مهدی (عج) می باشند که اینچنین معجزه وار به خواست خدا زنده و جوان مانده اند.

توصیف روایات درباره ی طولانی بودن عمر دجال، فرضیه ای را که بر  انسان  بودن  دجال  تأکید  می نماید، تضعیف نموده و فرضیه ای را که دجال را  یک  حرکت  فکری،  فرهنگی  و   سیاسی می داند، تقویت می نماید. زیرا همان طور که  ذکر  شد،  تصور  چنین  عمر  طولانی برای یک انسان کافر محال است؛ در صورتی که یک حرکت فکری، فرهنگی  و   سیاسی می تواند سالیان سال زنده بماند.

در مورد  فراماسونری  نیز  در  ابتدای  مقاله  ذکر  کردیم  که  این  حرکت  شیطانی، مستقیماً از تعالیم الحادی و شیطانی کابالا به وجود آمده است. همان طور  که  قبلاً ذکر شد، تعالیم کابالا عمری بسیار طولانی دارد و در زمان حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) نیز وجود داشته است. به طوری که  این  دو  بزرگوار  به  مبارزه  با  این تعالیم الحادی پرداختند. در واقع مدون ترین و مهم ترین تعالیم کابالایی به زمان های قبل تر بر می گردد و مربوط به زمان مصر باستان می باشد. نکته ی  جالب اینکه بنابر مستندات تاریخی، مصریان نیز  بخشی  از  تعالیم  الحادی خود  را  از  مهاجران بابلی و بین النهرینی که به مصر مهاجرت کرده بودند، آموخته اند.(188) (البته امروزه تعالیم  مصری  به عنوان منشأ اصلی تعالیم ماسونی کابالا شناخته می شود، زیرا تدوین یافته ترین قانون الحادی دوران قدیم بود و  ماسون ها  نیز  امروزه  از علایم مصری بهره می برند.)

بدین ترتیب در این جا نیز فراماسونری با این توصیف روایات مطابقت دارد. زیرا همانگونه که در روایات، از زنده بودن دجال در  زمان های  قبل  از  ولادت  پیامبر اسلام (ص) سخن به میان آمده است، تعالیم فراماسونری نیز از همان زمان ها وجود داشته اند؛ به نحوی که کابالا (تعالیم اصلی فراماسونری) از زمان وفات حضرت موسی (ع)  نیز وجود داشته، و قبل از آن نیز تعالیمی مشابه تعالیم کابالا در مصر و حتی بابل، سومر و بین النهرین رایج بوده است؛(189)  این مسأله نشان می دهد که عمر تعالیم شبه کابالا،  به زمان  حضرت ابراهیم (ع)  و حضرت نوح (ع)  نیز بازمی گردد؛ چرا که آن دو بزرگوار در سرزمین بین النهرین،  و در زمان حکومت  بابلیان  و  سومریان می زیسته اند و مردمی که در آن سرزمین حضور داشته اند،  معتقد به عقاید  جاهلی  و  شبه کابالایی  بوده اند.  با  این  اوصاف درمی یابیم که همانند  توصیفات  روایات درباره ی زنده بودن دجال از زمان حضرت نوح (ع)، تعالیم فراماسونری نیز از همان زمان زنده بوده است و این  مسأله  نیز  فراماسونری  را  بر  دجال  منطبق می کند.

 
12 – دجال یک مرد است.

در تعدادی از احادیث، ذکر شده است که دجال « مرد » می باشد. نمونه هایی از این احادیث عبارتند از:

پیامبر (ص) در توصیف دجال فرمودند:

« الدجال رجل عريض، عينه اليمنى مطموسة ... »(190)

« دجال مرد چاقى است، چشم راستش معيوب است ... »

با توجه به حدیث فوق و بسیاری از احادیث دیگر، درمی یابیم که دجال « مرد » است. اما آیا این مسأله می تواند ارتباطی بین فراماسونری و دجال قایل شود؟

واقعیت این است که بیش از 90 درصد از افراد شرکت کننده در گروه های مخفی و ماسونی، مرد هستند. در واقع اجتماعات مخفی و ماسونی عمدتاً  اجتماعاتی مردانه هستند.(191)  این مطلب تا بدان جا رایج است که در اکثر گروه هایی  که  نام  Freemasonry  و  Masonry  را یدک می کشند، هیچ زنی حق عضویت ندارد و جمعیت مردان در این گروه ها  100  درصد می باشد.(192) البته لژ های بسیار کمی در جهان، زنان را نیز به عضویت می پذیرند.(193)

نکته ای که حائز  اهمیت  است،  این  است  که   علیرغم   جمعیت   مردانه ی فراماسونری، این تشکیلات از زنان و گروه های زنانه نیز به  عنوان   ابزاری  قوی استفاده می نماید. برای  مثال،  صنعت  سینمای  هالیوود  (که توسط یهودیان صهیونیست ساخته و حمایت شده است)،(194) از زیبایی زنان در جهت ترویج فساد و  فحشا  استفاده  می نماید.  همچنین  گروه های  فمینیستی  که گروه هایی با ظاهر فریبنده و مدعی آزادی و دموکراسی هستند، ارتباطات بسیار قوی با  گروه های  فراماسونری دارند و دقیقاً در جهت خدمت به اهداف شیطانی فراماسونری فعالیت می کنند.)(195)
در هر حال، تشکیلات فراماسونری اصولاً جمعیت هایی مردانه هستند و این  مطلب با توصیف روایات درباره ی « مرد » بودن دجال، مطابقت دارد. این مسأله نیز به نوبه ی خود، تأیید دیگری بر انطباق دجال بر فراماسونری است.

 

13 – لقب دیگر دجال، « المسیح الدجال » است.

لقب دیگر دجال، « المسیح الدجال » است. این لقب، یک لقب شناخته شده برای دجال بوده و حتی در کتب حدیث نیز به آن اشاره شده است؛ به طوری که حتی عبارت مذکور، در نام تعدادی از کتب حدیث نیز به چشم می خورد که از آن جمله می توان به کتاب های « قصة المسیح الدجال و نزول عیسی علیه ‏الصلاة و السلام و قتله ایاه علی سیاق روایة ابی ‏امامة رضی‏الله عنه مضافاً الیه ما صح عن غیره من الصحابة رضی ‏الله‏ عنهم‏ »  به قلم  « محمد ناصرالدین الالبانی‏ » و کتاب « المسیح الدجال » تألیف « سعید ایوب » اشاره کرد.(196)

همانگونه که در بخش های قبلی مقاله ملاحظه فرمودید، مطابق روایات، دجال از نظر اعتقادی کافر  است؛  حال  با  توجه  به  این  مطلب،  دلیل  اطلاق  لفظ « المسیح الدجال » به « دجال » چیست؟

به احتمال قریب به یقین، علت اطلاق لقب مذکور به دجال، این است که او اعمال فریبنده ی خود را در  قالب  مذهبی  انجام می دهد و حتی ادعا می کند که خود وی، مسیح است!

اطلاق لفظ « المسیح الدجال » به « دجال »، یکی دیگر از شواهدی است که نشان می دهد فراماسونری با دجال روایات اسلامی مطابقت دارد.  زیرا با وجود  این که فراماسونری با تمام قوا تلاش می کند تا معبد سلیمان را بسازد و با  ساخت  این  معبد نمادین،  تعالیم الحادی  را  زنده  نماید  و  حکومت جهانی ضد دینی  را  در بیت المقدس سازمان دهد، اما این هدف شیطانی خود را در قالب شعار  فریبنده ی « بازگشت مسیح » جای داده است و عمال خود (یعنی اوانجلیکال ها و صهیونیست های مسیحی)  را بر اساس این شعار،  هدایت می کند.(197)

همان طور که در بخش های قبل دیدیم، ارتباط تعالیم اوانجلیکالی و تعالیم یهودی صهیونیستی با فراماسونری،  کاملاً مسجل است.  اما همین گروه ها  با   شعار « بازگشت مسیح » به فعالیت می پردازند؛ تا جایی که حتی پروژه ی  تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد سلیمان را نیز به « بازگشت مسیح » ارتباط می دهند.(198)

گروه های مذکور، وقایع  امروز  فلسطین اشغالی را نیز  با  « بازگشت مسیح » توجیه  می کنند  و  حتی  این  وقایع   را  مقدمه ی  جنگ  کذایی  آرماگدون می دانند.(199)  این جنگ کذایی که توسط اوانجلیکال ها (صهیونیسم مسیحی)  و  صهیونیسم یهودی  تبلیغ  می شود،  جنگی  است  که  به   ادعای  این  گروه ها،  میان مسیح (ع) و ضد مسیح (دجال) در می گیرد.  بنابر این  دیدگاه،  صهیونیست ها  یاور  مسیح (ع) هستند و مسلمانان نیز بر علیه مسیح (ع) می جنگند!(200)  این در حالی است که عملاً خود آنان (صهیونیست ها) در لشکر دجال قرار گرفته اند.

بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که فراماسونری با ادعای « بازگشت مسیح » به فریبکاری پرداخته و انسان های معتقد به دوفرقه ی تحت نفوذ فراماسونری، یعنی صهیونیسم مسیحی (اوانجلیسم) و صهیونیسم یهودی  را با خود همراه کرده است تا از نیروی آن ها برای رسیدن به اهداف شیطانی اش بهره جوید. این مسأله با روایاتی که لفظ « المسیح الدجال »  را برای  « دجال »  به  کار می برند، مطابقت دارد؛ چرا که دجال روایات اسلامی نیز همچون فراماسونری، از مسأله ی « بازگشت مسیح » سوءاستفاده نموده و خود را مسیح واقعی می داند.

این مطلب نیز یکی دیگر از شواهدی است که فراماسونری را بر دجال منطبق می نماید.


14 – زیر پای دجال، الاغی است خاکستری رنگ (سفید مایل به تیره)، هر گام الاغ او یک میل راه باشد ... از هر موی الاغ دجال نغمه ای به گوش می رسد و آن باعث جذب افراد منافق و کفار می شود.

حضرت علی (ع)  در  پاسخ  به  سوال  یکی   از  یارانشان  درباره ی  دجال، می فرمایند:

« ... تحته حمار أقمر، خطوة حماره ميل ... »(201)

« ... در زیر پای او (دجال)، الاغی است خاکستری یا نقره ای رنگ (سفید مایل به تیره)، هر گام الاغ او یک میل راه باشد ... »

همچنین در روایات دیگر، الاغ دجال چنین توصیف شده است:

« ... از هر موی الاغ دجال نغمه ای به گوش می رسد و آن باعث جذب افراد منافق و کفار می شود ... »(202)

از بررسی احادیث فوق در می یابیم که مطالب  ذکر  شده  پیرامون  « الاغ دجال »، عمدتاً استعاری و کنایی است. مطمئناً هیچ الاغی یافت نمی شود که دارای ویژگی های فوق باشد و در واقع  الاغ  در این احادیث، اشاره به موضوع دیگری دارد.

شاید بتوان گفت که منظور از « الاغ دجال » در روایات فوق، وسایل ارتباط جمعی است که در سراسر جهان به فعالیت در جهت اهداف آمریکا و اسرائیل می پردازند و با پخش انواع موسیقی ها و شوهای مبتذل، افراد منافق و کفار  را  به دور خود جمع می کنند. این رسانه ها همانند الاغی که در خدمت ارباب خود است، همواره در جهت  خدمت  به  اربابان  خود (آمریکا، اسراییل و بقیه ی  کشور های ماسونی) گام بر می دارند.

نکته ی مهمی که می توان به آن اشاره کرد، این است که  امواج  الکترومغناطیسی که به رادیو ها و تلویزیون ها می رسند و باعث پخش  موسیقی می شوند،  امواج بسیار ریزی هستند که همانند مو از فرستنده ی  خود به جهات مختلف پخش می شوند. این امواج علاوه بر حرکت در راستای یک خط به عنوان ذره، در اطراف آن خط نوسان نیز می کنند و به صورت یک موج طی مسیر می نمایند.(203)  امواج مذکور دارای  طول موج  چندین  کیلومتری  می باشند و در حین انتشار در فضا، با پیمودن هر طول موج (گام)، چند کیلومتر را در فضا طی می کنند.(204) در واقع این امواج با  گام های (طول موج های)  چند کیلومتری در  فضا  طی  مسیر می کنند و دقیقاً مترادف عبارت (هر گام الاغ او یک میل راه باشد)، رفتار می نمایند.

بدین ترتیب ملاحظه فرمودید که انطباق بسیار  زیادی  بین  خصوصیات  « الاغ دجال » در روایات اسلامی و « رسانه ها ی صوتی و تصویری » غربی وجود دارد؛ تا جایی که حتی نحوه ی انتشار امواج « رادیویی – تلویزیونی »، مشابه گام های بلند « الاغ دجال » در روایات اسلامی است. 

 

توصيف روايات در مورد خر دجال, همراه با معادل هاي امروزي  اين توصيفات: زير پاي او الاغي (رسانه هاي جمعي جوامع غربي و «ماسوني» )است خاکستري يا نقره اي رنگ(رنگ اکثر راديو ها و تلوزيون ها), هر گام (طول موج امواج راديويي) الاغ او يک ميل (مسافت بسيار طولاني طول موج امواج راديويي) راه باشد, از هر موي (موج راديويي)  الاغ دجال نغمه اي به گوش مي رسد (موسيقي ها و شوهاي مبتذل) و آن باعث جذب افراد مناطق و کفار مي شود.

با توجه به مطالب ذکر شده، در می یابیم که « رسانه های صوتی و تصویری » که امروزه یکی از مهمترین ابزار فراماسونری در جهت بسط سلطه هستند، تطابق فراوانی با توصیفات « الاغ دجال » در روایات اسلامی دارند و از این مسأله  نیز  می توان  استنباط  کرد  که  « فراماسونری » و « وسایل  ارتباط جمعی » کشور های غربی، به ترتیب با « دجال » و « الاغ دجال » در روایات اسلامی منطبق هستند.



صفحه  16  15  14  13  12  11  10   9  8  7  6  5  4  3  2  1
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد مطالب وبلاگ چیست؟
    مهمترین برنامه جهت تعجیل در ظهورچیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 211
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 155
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 373
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 1,397
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,424
  • بازدید ماه : 2,424
  • بازدید سال : 11,209
  • بازدید کلی : 109,882