بايد توجّه داشت كه نه آنچه شهرسازان ما به تبع تعليمات و آموزههاي فرنگي و مدرن ميسازند، فاقد روح و عاري از وجه مهمّ فرهنگي است و نه ساكنان شهر از نقشآفريني روح و فرهنگ پنهان شهر بينصيب ميمانند. آن وجه پنهان در سكوت و خاموشي، چون دستان مجرّب كوزهگران به جانِ ساكنان شهر شكل ميدهد. اين امر دربارة معماري و شهرسازي در همة اعصار و قرون ماضي و مستقبل جاري و ساري بوده و هست.