loading...
awaken
awaken بازدید : 135 دوشنبه 24 مهر 1391 نظرات (0)

 

 «جاده» با بازی ویگو مورتنسن و چارلیز ترون داستانبسیار ترسناک یک مرد و پسر اوست که در یک آمریکای مخروبه و ظاهراً عاری ازخورشید و پوشیده از غبار سرگردان هستند. کتاب مکارتی مسحورکننده است وتمام نشانه‌ها حاکی از آن است که فیلم به نگاه وحشتناک کتاب به فاجعه‌ایبی‌نام که تنها چند بازمانده برجای گذاشته، وفادار است.

 

 

وقتی تخریب دنیا، مد روز‌ می‌شود
کارشناسان اعتقاد دارند گرایش به تفکرات آخرالزمانی نه تنها بازتاب اضطراب ناشی از یک دوران سخت تاریخی بلکه نشان‌دهنده تغییر زمانه است.


این روزها شاهد موجی از فیلم‌های آمریکایی هستیم که به زندگی پر از ترس آدم‌ها پس از وقوع فاجعه در زمین می‌پردازند.

فیلم‌های تابستانی همیشه به خاطر انبوه جلوه‌های ویژه و پایان‌های جنجالیشهرت داشته‌اند، اما در شرایطی که آمریکا درگیر دو جنگ خارجی است و درهمین حال با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند، «کارخانه رویاسازی» هالیوود عامدانه مسیری کابوس‌وار را انتخاب کرده است. ناگهان آخرالزمان مدروز شده است.

از فیلم‌های هنری گرفته تا انیمیشن‌ها (پویانمایی) و بلاک‌باسترهای عامه‌پسند، تخریب دنیا هیچ وقت تا این حد مدنبوده است. کارگردان‌ها و استودیوهای فیلمسازی از سر و کول هم بالامی‌روند تا ببینند چه کسی می‌تواند بیشترین نگاه ویرانگر را به آیندهنزدیک داشته باشد. مضامین فاجعه‌گویانه نه تنها در سینما بلکه در تلویزیونو آثار ادبی آمریکا نیز شیوع پیدا کرده است.

اما این گرایشبیشترین نمود را در دنیای سینما دارد و تمام ژانرها را دربرمی‌گیرد. ایننگاه شاید بازتاب نگاهی باشد که از اجتماعات لیبرال در نیویورک گرفته تامناطق کارگرنشین و ایالات مرکزی آمریکا را دربر دارد. جمشید اکرمی، استادرشته سینما در دانشگاه ویلیام پترسن در نیوجرسی می‌گوید: «ما در دورانیسرشار از اضطراب‌های بشری زندگی می‌کنیم و همین مساله جذابیت این فیلم‌هارا بیشتر می‌کند

او ادامه می‌دهد: «به نظر می‌رسد خیلی از ماآدم‌ها در جست‌وجوی آرامش هستیم و برای رسیدن به آن حاضریم برای چند ساعتهم که شده خود را در دریایی از نابودی و تاریکی غرق کنیم. این تجربهمی‌تواند یک جور پالایش روانی باشد

با این حال سخت می‌توان درفیلم «جاده» که بر مبنای کتاب پرفروش کورمک مکارتی ساخته شده و اکتبرامسال در سینماهای آمریکا اکران می‌شود، حتی ذره‌ای خشنودی پیدا کرد، مگراز این خشنود شوید که به لطف خداوند در این دنیای هولناک پس از وقوع فاجعهزندگی نمی‌کنید. سر و کله زدن با بحران اقتصادی و بیکاری یک چیز است، امامبارزه با آدمخواران سادیستی در برهوت چیز دیگری است.

«
جاده» با بازی ویگو مورتنسن و چارلیز ترون داستان بسیار ترسناک یک مرد و پسراوست که در یک آمریکای مخروبه و ظاهراً عاری از خورشید و پوشیده از غبارسرگردان هستند. کتاب مکارتی مسحورکننده است و تمام نشانه‌ها حاکی از آناست که فیلم به نگاه وحشتناک کتاب به فاجعه‌ای بی‌نام که تنها چندبازمانده برجای گذاشته، وفادار است.

بعید به نظر می‌رسد «جاده» برای تماشاگری که به دنبال یک پایان خوش هالیوودی است، خیلی امیدوارکنندهباشد. از سوی دیگر فیلم انیمیشن «9» به تهیه‌کنندگی تیم برتن را داریم کههرچند یک کارتون است، اما داستان آن در دنیای ویران‌شده‌ و پر ازعروسک‌های پارچه‌ای روی می‌دهد که یک اهریمن مکانیکی آنها را تعقیب می‌کندو می‌کشد.

«9»
با حضور صداپیشه‌هایی چون الایجا وود، جان سی. رایلی و جنیفر کانلی اوایل سپتامبر اکران می‌شود. این فیلم به لحاظ روحیبیشتر به یک «نابودگر» بی‌رحم نزدیک است تا یک فیلم الکی‌خوش از استودیوپیکسار.

استفن سامرز سازنده مجموعه سینمایی معروف «مومیایی» کارگردان فیلم تازه اکران‌شده «سرباز جو: خیزش کبرا» است. این فیلم داستانیک گروه در سطح بین‌المللی است که برای مقابله با سازمانی شیطانی به نامکبرا وارد عمل می‌شوند.

گرایش فاجعه‌گویانه به ژانر بلاک‌باسترنیز هجوم آورده است. «کتاب الی» یک فیلم پساآخرالزمانی از نوع کلاسیک آناست و دنزل واشینگتن نقش مردی را بازی می‌کند که در آمریکای ویران‌شده ازجنگ هولناک پرسه می‌زند. موضوع آخرالزمان در فیلم «2012» به کارگردانیرولند امریش در بیشترین ابعاد مورد توجه قرار می‌گیرد. عنوان فیلم بهآخرین روزهای تمدن بشری برابر با یک تقویم باستانی مایایی اشاره دارد. آنونس «2012» بسیار اغراق‌آمیز است. در این آنونس دو و نیم دقیقه‌ای،امواج کوه‌های هیمالیا را فرا‌می‌گیرد، لس‌آنجلس بر اثر وقوع یک زلزلهنابود می‌شود و زیر آب می‌رود، یک شهاب به زمین برخورد می‌کند، واتیکانویران می‌شود و گنبد آن به خیابان می‌افتد و با زائران برخورد می‌کند،مجسمه مسیح(ع) در ریودوژانیرو فرومی‌ریزد و یک ناوهواپیمابر بر اثر سونامیروی کاخ سفید می‌افتد که خود منفجر شده است.

از این گذشته، بهزودی یک فیلم زامبی جدید در سینماهای آمریکا اکران می‌شود که حداقل نگاهیطنز به ژانر آخرالزمان دارد. وودی هارلسن در «زامبیلند» نقش رهبر گروهی ازبازماندگان بیماری زامبی را دارد که تمام دنیا را فرار گرفته است. اینگروه به روش‌های خونبار اما اسلپ‌استیک وظیفه نابود کردن مردگان زنده رابه عهده می‌گیرد.

با این حال کارشناسان اعتقاد دارند گرایش بهتفکرات آخرالزمانی نه تنها بازتاب اضطراب ناشی از یک دوران سخت تاریخیبلکه نشان‌دهنده تغییر زمانه است. به اعتقاد بری برومت از دانشگاه تگزاسدر آستین اغلب این مفهوم تغییر همین طور مفهوم تخریب است که نظر عامه رابه سمت مضامین آخرالزمانی جلب می‌کند.
 
برومت به این نکته اشارهمی‌کند که جنگ جهانی اول بیش از جنگ جهانی دوم علاقه به فرهنگ آخرالزمانیو فاجعه‌گویانه را ترویج کرد و این در حالی بود که ابعاد تخریبی جنگ دومبه مراتب بیشتر بود. او می‌گوید: «نکته مهم این بود که جنگ اول تازه ومتفاوت بود. به همین دلیل تفکرات آخرالزمانی بیشتری به همراه داشت

برابر با این تفسیر از آنجا که دنیا به سرعت در حال تغییر است، مضامینآخرالزمانی بیشتر مورد توجه قرار دارد. ظهور اقتصاد مبتنی بر اینترنت، سربر آوردن چین، شیوه‌های جدید جنگی، تغییرات جمعیتی، افزایش طرفداری از حفظمحیط زیست و حتی انتخاب اولین رییس‌جمهور سیاهپوست در آمریکا از جمله اینتغییرات بزرگ است.

به همین دلیل این روزها با نسخه‌های متعدد باموضوع آخرالزمان روبه‌رو هستیم. فیلم‌های ترسناک دهه 1950 اغلب بیگانه‌هایا هیولاهایی داشتند که به زوج‌های جوان یا زنان تنها حمله می‌کردند. شایدآن فیلم‌ها بازتاب نگرانی‌های جامعه از یک انقلاب قریب‌الوقوع در روابطآدم‌ها بودند. فیلم‌های هیولایی کلاسیک ژاپنی مانند «گودزیلا» اغلب ازنگرانی‌ها درباره آلودگی‌ ناشی می‌شدند.

با این توصیف تولیداین تعداد فیلم‌های فاجعه‌گویانه در آمریکا می‌تواند بیانگر اضطراب عمیق وفراگیر ناشی از زندگی در دنیایی باشد که در معرض تغییرات کامل است.

دلبستگی به آخرالزمان هرچند در فرهنگ آمریکایی چیز تازه‌ای نیست و حتی بهنوعی ریشه مذهبی دارد، اما در عین حال از سنت قدیمی (و سودآور) در فرهنگعامه این کشور و به خصوص هالیوود خبر می‌دهد: لذت دیدن منفجر شدن چیزها. این یک تمایل انسانی است که استودیوها به خصوص در چله تابستان نهایتاستفاده را از آن می‌کنند.

این روزها در دسترس بودن فن هایجدید پرده‌های سبز و تصاویر رایانه ای به آن معناست که فیلمسازانمی‌توانند تصاویری مجلل‌تر از تخریب ترسیم کنند.

کریستوفر شارتاستاد دانشگاه ستن هال در نیوجرسی می‌گوید: «فیلم‌های فاجعه‌گویانه باتأکید بر جلوه‌های ویژه خود را در خدمت سینمای پرهیجان قرار داده‌اند. همهدوست دارند منفجر شدن چیزها را ببینند

با این حال در میان اینهمه خون و خونریزی و کشتار یک نقطه روشن دیده می‌شود. بیشتر فیلم‌هایآخرالزمانی مانند تمام فیلم‌های دیگر یک قهرمان نیرومند دارد. حتی «جاده» هم یک شخصیت مرکزی پدرگونه دارد که عشق او به پسرش و توانایی‌اش در حفاظتاو جنبه‌ای احساسی به رمان داده است. به همین دلیل است که این جور فیلم‌هااغلب در گیشه‌های فروش موفق هستند، چرا که تماشاگر در این دنیای تاریک رویپرده - و پشت پرده - کمی امید پیدا می‌کند.

اکرمی می‌گوید: «قهرمانان این فیلم‌ها از بازماندگان هستند. آنها به عنوان بازماندگان یکفاجعه به ما این امید را می‌دهند که ما هم می‌توانیم در شرایط سخت جانسالم به در ببریم

آبزرور، 9 آگوست، ترجمه: علی افتخاری
مرجع : وعده صادق
به نقل از: روزنامه خبر

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد مطالب وبلاگ چیست؟
    مهمترین برنامه جهت تعجیل در ظهورچیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 211
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 152
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 151
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 202
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 335
  • بازدید ماه : 335
  • بازدید سال : 9,120
  • بازدید کلی : 107,793